چکیده:
آرزوی جاودانگی را میتوان در نهاد آدمی مشاهده کرد. از اینرو ادیان مختلف و متفکران آنها به این بحث و تبیین آن اهتمام داشتهاند. فیلسوف بزرگ یهودی ابنمیمون به سبب تعلق خاطر عمیق به دین یهود، سعی کرده است مباحث خود را به نحوی مطابق با کتب مقدس و باور جامعه خود بیان کند وی معتقد به سه مرحله اساسی در بحث معاد شده است: دوره مسیحا، رستاخیز و عالم آخرت. از نظر وی جاودانگی، مختص به جهان آخرت است و فقط با عمل کردن به دستورات و تعالیم کتاب مقدس و پرهیزکاری پیشه کردن میتوان جاودانه شد. اسپینوزا ـ فیلسوف دیگر یهودی ـ نیز همانند ابنمیمون سعادت نهایی را رسیدن به جاودانگی دانسته که از طریق «عشق غیرقابل تغییر و ابدی به خداوند» حاصل میگردد. از نظر او انسان زمانی به این مرحله میرسد که بتواند عاقلانه بر شهوات و عواطف خود چیره شود و در نتیجه نسبت به قدرت و خشم و اهانت و بیاعتنایی دیگران با عشق و کرامت پاسخ دهد و بدین ترتیب است که آدمی به کمال لایق خود رسیده و جاودان میگردد. تفاوت این دو فیلسوف در این است که ابنمیمون معتقد است به واسطه «عقل بالفعل» گشتن که فیضی از عقل فعال است، میتوان جاودانه شد و اسپینوزا جاودانگی را به واسطه کسب تصورات تام میداند.
خلاصه ماشینی:
پاداش نيکوکاران ابن ميمون در طي آثار متعدد خود در تبيين پاداشي که به يهوديان ميرسد، بيـان مـيدارد کـه آن دسته از يهودياني که به دستورات و تعاليم کتاب مقدس عمل کـرده و پرهيزکـاري پيشـه کـرده انـد، علاوه بر پاداش دنيوي، از پاداش اخروي هم بهره مند ميگردند، لذا شـرط بهـره منـدي از جهـان آخـرت اطاعت از دستورات تـورات و عمـل نيـک انجـام دادن اسـت (٤٢ :٢٠١٠ ,’Maimonides) و در صورت عمل به اين شرط ، فرد شايستگي براي دريافت برترين پاداش اخروي را پيدا ميکند کـه عبـارت است از عدم قطع حيات به واسطه مرگ و اخذ جواز ادامه حيات در عالم ديگر ميباشد؛ لذا ابن ميمـون در ميشنا تورا٦ بيان ميدارد: «عمل نيکي که براي درستکار ذخيره ميشود، زندگي پس از مرگ او را در عالم بعدي تشکيل ميدهد، حياتي که مرگي همراه آن نيست و جهان خيري کـه شـري در آن وجـود نـدارد» (٨:Hilkhot, Teshvah) (به نقل از تيواري، ١٣٧٨: ١٣٤)؛ لذا نفس براي هميشه با خداونـد خـالق همراه ميشود و با به دست آوردن اين هم نشيني متعالي، در اين شکوه و عظمت والا سـهيم مـيشـود و بــدين شــيوه نيکــي و خوشــي نهــايي را بــه دســت آورده و بــه هــدف غــايي خــود نائــل مــيشــود.