چکیده:
علم جدید از مجازی بودن طلوع و غروب خورشید و حرکت ظاهری آن در پهنای آسمان پرده برداشته و مسجل نموده که رؤیت مزبور صرفا معلول حرکت زمین است نه آنکه خورشید را بهواقع حرکتی بر گرد زمین باشد. از دیگر سو، قرآن مبین در فضایی که از بیان حرکت خورشید چیزی جز همین حرکت ظاهری آن به ذهنها تبادر نمییافت، به حرکت و سیر آن در مسیری دورانی تصریح ورزیده است. هرچند علم کنونی هم از حرکت خورشید به دور مرکز کهکشان خودی سخن میگوید، اما حمل بیان قرآن بر این مصداق تازهمکشوف روا جلوه نمیکند. چون متکلم بلیغ از الفاظ خود، معانی یا مصادیقی را اراده نمیکند که امکان ظهور یافتن آنها در ذهن مخاطبان مستقیمش منتفی است. افزون بر این، اگر مراد قرآن، همان حرکت ظاهری معهود نبود، علیالقاعده با قرینهای شفاف ذهن مخاطبان را از آن عهد ذهنی منصرف مینمود. بدینسان حمل بیان قرآن بر همان حرکت ظاهری خورشید متعین جلوه میکند، ولی در این میان تصادمی میان قرآن و علم رخ نمیدهد. چون متن متین وحی اساسا در مقام تبیین واقعیت فیزیکی امر خورشید نیست و از حرکت خورشید به عنوان موضوعی علمی سخن نمیگوید، بلکه بر آن است تا با استشهاد به آنچه مخاطبان میبینند، تصویری ایمانآفرین و خالقنما خلق کند.
خلاصه ماشینی:
تحقیق حاضر در پی آن است که دریابد گزارة قرآنی «حرکت خورشید در فلک » را بـه چه سان باید فهمید؟ آیا تفاوت مفروض آن با داده های علمی قابل رفع است ؟ آیا می توان در این باره ، به حرکات تازه مکشوف خورشید در علم جدید تمسک جست ؟ یا آن که ملاحظـة بستر تاریخی نزول و چهارچوب فهم عرفی مخاطبان اولیة وحـی امـری اجتنـاب ناپـذیر و بایسته است ؟ در ادامه ، ابتدا آیات ده گانه ای را که بیانگر حرکت خورشـیدند عرضـه مـی کنـیم و بـه معنایابی واژگان کلیدی آن ها می پردازیم ، سپس با جمع بندی مدلول این آیات نظرگاه قرآن در این زمینه را تقریر می کنیم و با تبیین نسبت آن با نظرگاه علم جدیـد نتیجـة تحقیـق را رقم می زنیم .
حال چگونه قرآن می توانست در آن قحط سال معرفت تجربی ، به مخاطبان خود بقبولاند که حرکـت ظـاهری خورشـید از شرق به غرب را جدی نینگارند و بر آن شوند که زمین از غرب به شرق در حرکت اسـت ؟ مگر بیان چنین گزاره ای بدون فراهم شدن مقدمات و زمینه های علمی آن امکان پذیر بود؟ صاحب المیزان نیز حمل آیة ٣٨ یس بر حرکت ظاهری خورشید را روا شمرده اسـت ٤ (طباطبایی ، ١٣٩٢: ١٧/ ٩٠) و حتی نویسندگان تفسیر نمونه نیز با آن که از امکان حمل ایـن آیه بر حرکات ناشناختة خورشید در عصر نزول دفاع کرده اند، حمل آن به حرکت ظـاهری خورشید را هم مجاز دانسته اند (مکـارم ، ١٣٨٢: ١٨/ ٣٨٦).