چکیده:
این مقاله به بررسی تاثیر ذهنیت فلسفی بر گرایشهای کارآفرینی مدیران کسب وکارهای کوچک و متوسط پرداخته است. طرح آن از نوع توصیفی است که به روش همبستگی انجام گرفته است. جامعة تحقیق را همة مدیران کسب وکارهای کوچکک و متوسط ابران تشکیل میدهند. از میان آنها تعداد ۳۶۱ نفر به روش چندمرحلهای و از ٩ استان انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز نیز از طربق ۲ پرسشنامه گردآوری شد. دادههای بهدست آمده با استفاده از تحلیل مسر و مدل معادلات تجزیهوتحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد: ذهنیت فلسفی بر پیشرفتطلبی» استقلالطلبی» خلاقیت» ریسکپذ بری و مرکز کنترل آنها تاثیر معنیداری دارد. سابقة مدیریتی مدیران نیز که تعدیل کنندة گرایشهای کارآفرینی آنهاست» معنیداری دارد؛ در ضمن سدل ارائهشده برای بیان ذهنیت فلسفی بر گرایشهای کارآفرینی مدیران» مدل مناسبی است و با دادههای بهدست آمده برازش دار پس با تقویت ابعاد ذهنیت فلسفی مدیران میتوان گرایشهای کارآفرینی آنها را ارتقا داد.
This article examines the effect of philosophical mindset on the entrepreneurial tendencies of small and medium businesses’ managers. A correlational study was conducted by drawing on a descriptive design. The population included 361 managers of small and medium businesses in 9 provinces. The required information was gleaned through two questionnaires. Finally، the obtained data was analyzed using the statistical path analysis and structural equation modeling. The findings showed that philosophical mindset had a significant impact on managers’ need for achievement، need for independence، creativity، risk-taking tendencies، and locus of control. Management experience، as a moderating variable influencing the philosophical mindset، had a remarkable effect on their entrepreneurial tendencies. Moreover، the proposed model explaining the relationship and the impact of philosophical mindset on entrepreneurial tendencies of small and medium businesses’ managers is found to be an appropriate model which fits in the data obtained. By developing the philosophical mindset of small and medium businesses’ managers، their entrepreneurial tendencies can be enhanced and improved.
خلاصه ماشینی:
با توجه به نتایج این تحقیقات ، اولین فرضیۀ تحقیق را می توان به شرح زیر بیان کرد: فرضیۀ اول : ذهنیت فلسفی تأثیر معناداری بر گرایش های کارآفرینی دارد علاوه بر تحقیقات بالا، مطالعات دیگری نیز به بیان رابطـه و تـأثیر ذهنیـت فلسـفی بـر گـرایش پیشرفت طلبی مدیران پرداخته اند.
پس فرضیۀ دوم این تحقیق نیـز بـه شـرح زیـر خواهد بود: فرضیۀ دوم : ذهنیت فلسفی تأثیر معناداری بر پیشرفت طلبی دارد علاوه بر تحقیقاتی که وجود رابطه میان ذهنیـت فلسـفی را بـا گـرایش هـای کـارآفرینی نشـان داده انــد، نعمتــی و همکــاران (١٣٩١، ص ١) نشــان دادنــد کــه ذهنیــت فلســفی مــدیران تــأثیر معنی داری بر تمام گرایش های کارآفرینی به جز گرایش به استقلال طلبی مدیران دارد.
بر این اساس فرضیۀ ششم ایـن تحقیـق را می توان به شرح زیر بیان کرد: فرضیۀ ششم : ذهنیت فلسفی تأثیر معنی داری بر کنترل درونی دارد با اینکه مهدوی و عذاری (١٣٨٥)، فلاح رضـوی و همکـاران (١٣٨٩) و قهرمـانی و همکـاران (١٣٨٩) نشان دادند که سابقۀ مدیریتی مدیران بر ویژگی های کارآفرینانه آن ها تأثیر معنی داری ندارد، برخی دیگر همانند جنینگـز و همکـاران (١٩٩٤) و همچنـین احمـدپور داریـانی (١٣٨٩) نشان دادند که بین تجربۀ کاری افراد با کارآفرینی آن ها همبستگی بالایی وجود دارد؛ پـس بـه نظر می رسد کـه سـابقۀ مـدیریتی مـدیران تعـدیل کننـدة متغیـر ذهنیـت فلسـفی آن هاسـت و بـر گرایش های کارآفرینی مدیران تأثیر می گذارد.
"A Study of the Relationship between Philosophical Mindedness Mangers and Organizational Climate", European Journal of Scientific Research, Vol. 70 No. 3, pp 450-457.