بازار آشفته متون درسی در علوم سیاسی: نگاهی به کتاب «تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران از قاجار به تا رضا شاه

"ثالثا متأسفانه مؤلفین محترم به علت عدم دقت و شتا‌ب‌زدگی و استفاده از منابع مختلف که منعکس کننده دیدگاه‌های متفاوتی بوده‌اند، در دو صفحه بعد یعنی در صفحه 18 کتاب، ادعای قبلی خود را در خصوص اعتقاد تاریخی ایرانیان به فره ایزدی و حق الهی پادشاهان برای حکومت کردن، فراموش کرده و در پاراگراف سوم چنین آورده‌اند: «پادشاهان قاجار، با آنکه هرگز نظیر صفویه از یک مشروعیت از پیش و بالذات مذهبی برخوردار نبوده، به تقریب در تمام طول حکومت خود، درصدد جلب حمایت روحانیون برآمده و از این طریق برای کسب مشروعیت و استمرار حکومت خویش بر عوامل عینی و ذهنی موجود پافشاری کرده‌اند». » در اینجا نیز اولا، پیروان دین و روحانیت، با اصطلاح سخیف و توهین‌آمیز «عوام الناس» معرفی شده‌اند و ثانیا این چنین مردمی پیرو «خواسته‌ها و تمایلات طبقه روحانی» تلقی گردیده‌اند؛ گویی روحانیت صرفا بر اساس خواسته‌ها و تمایلات خود رفتار کرده است و سرانجام در پاراگراف آخر صفحه 70 آمده است: «غیر از دو طبقه مذکور، یعنی دولت و روحانیت، بقیه افراد جامعه ایران را باید طبقه محکوم خواند؛ زیرا به هر تقدیر مبارزه طبقات حاکم برای تحکیم اساس فرمانروایی خود بر طبقه محکوم بود و در این مبارزه، دولت به سرنیزه و نیروی مسلح خود متکی بود و طبقه روحانی، که در میان مردم زندگی می‌کرد و افراد آن از خود مردم بودند، با سلاح تکفیر و به نیروی نفوذ معنوی خویش متوسل و در هر دو صورت هرگونه لطمه و زیانی که از آن مبارزه ناشی می‌شد، مستقیما متوجه افراد طبقه محکوم می‌گردید."