چکیده:
این نوشتار ــ چنانکه از عنوان آن برمیآید ــ درپی بررسی آموزهها و عبرتهای تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع) است. تاریخ نقلی، علم تاریخ و یا تاریخ علمی، گنجینهای از حقایق و اطلاعات زندگی گذشتگان است. با این وصف، آیا تاریخ برای آیندگان سودی دارد؟ آیا میتوان از گذشته به آینده پل زد یا از آن عبور کرد و عبرت آموخت؟ اگر پاسخ مثبت است، دلیل یا ادلۀ آن چیست؟ و عمدهترین عواملی که موجب کلیشدن قوانین و سنن تاریخی میشوند، کداماند؟ در این پژوهش، بهشیوۀ کتابخانهای، کوشش شده است به این پرسشها پاسخ داده شود؛ و درطی آن نتیجه گرفته شده است که بنابر جهانبینی توحیدی، جهان صاحبی و انسان خالقی دارد و بدون ارادۀ خداوند نمیتوان بهطور مستقل، برای هستی، کارکردی و برای آدمی، استقلال عملی پذیرفت، پس باید به قوانینی که خداوند برای رفتار عالم و آدم وضع کرده است، گردن نهاد. از این رو تاریخ که محصول عمل عالم و آدم است، از منابع مهم اندیشیدن و مایۀ آموختن برای زندگی است و نهجالبلاغه ــ بهعنوان گنجینۀ مهمی از سخنان امام علی (ع) ــ و دیگر آثار علوی، آموزههای ارزشمندی را درباب عبرتهای تاریخی شامل میشوند که به برخی از آنها اشاره میشود.
خلاصه ماشینی:
از اين رو تاريخ که محصـول عمـل عـالم و آدم اسـت ، از منـابع مهـم انديشيدن و ماية آموختن براي زندگي است و نهج البلاغه ــ به عنـوان گنجينـة مهمي از سخنان امام علي (ع ) ــ و ديگر آثار علوي ، آموزه هـاي ارزشـمندي را درباب عبرت هاي تاريخي شامل مي شوند که به برخي از آنها اشاره مي شود.
با اعتقاد به فطرت ، وجود يک مجموعه مشترکات ميان انسان ها، تأثير ارادة آنان در خلق حوادث ، لـزوم پايبنـدي بـه قوانين به دليل استعدادهاي فطري و امکان رشد آزادانة آنها و مسئول بودن آدمي پذيرفته مي شود؛ و انسان پديده اي است که در جويبار تاريخ با همة توان درحرکت اسـت تـا ازلش را به ابديت پيوند دهد و هم اوست که مي تواند با تنظـيم رابطـه اي صـحيح بـا روزگار خويش تا هميشة روزگاران را درنوردد و جاودانه بماند و با کمي دقت مي توان نه تنها روزگار خويش را شناخت بلکه از روزگـاران گذشـته آگـاه شـد و حتـي بـه روزگاران آينده چشم اميد دوخت و يا همچنان که مي توان از روزگاران پيشين درس ها آموخت ، معلم آيندگان نيز شد، و به همان اندازه عبرت آيندگان شد.
(زرين کوب ، ١٣٥٤: ١٨) ديدگاه قرآن درباب تاريخ و سنن الهي در تاريخ اجمالاً چنين است : از آنجـا کـه انسان عقل و فطرت دارد، مکلف و مسئول است ؛ و اگر کارکردهاي او کـه تـاريخ را شکل مي دهند، هماهنگ با قوانين خداوند در هستي و طبيعـت از يـک سـو و طبـق احکام شريعت اسلام ــ آخرين و کامل ترين دين حق ــ از ديگر سو باشد، کاميـاب و از پاداش الهي نيز بهره مند مي شود، ولي درصورت مغايرت با اين دو رشته قـوانين و سنت ها، هم در اين دنيا با مشکلاتي روبه رو مي شود و هم در جهـان ديگـر دچـار عذاب الهي خواهد شد.