چکیده:
سازمانهایی که نیازمند چرخشهای اساسی "= راهبردی " هستند، غالبا برای هدایت
تلاشهایی که در زمینه تغییرصورت می گیرد به رهبران الهام بخش متوسل می شوند. رویکرد
تیمی به دگرگونیهای اساسی پابه پای استقبال از افزایش آزادیهادر محیط کار شکل می
گیرد. در این مقاله سابقه انواع این رویکردها نسبت به مقوله تغییر بررسی و چند قضیه
پژوهشی مطرح می شود که براساس آنها برای ایجاد تحول در سازمانها، توسل به راهبردهای
تیمی از گزینه دیگر یعنی توسل به رهبران الهام بخش مناسبتر است . همچنین نویسندگان
مقاله ، نیاز به پژوهشهای آتی برای قیاس اثربخشی رهبران الهام بخش بااثربخشی تیمهای
راهبردی را در امر برنامه ریزی واجرای دگرگونیهای اساسی متذکر می شوند.
خلاصه ماشینی:
"در محیطهای پرآشوب کسب و کار اگر سازمانی با آینده ای نامعلوم روبه روشود، آیا تیمها نیز به اندازه رهبران الهام بخش توان رهبری چرخشهای اساسی را دارند؟ راهبری و مسئله چرخش سازمان در پژوهشهایی که تاکنون درباره رفتار و سلوک رهبران انجام شده است همواره رهبر را مدیری همه فن حریف فرض کرده اند که می تواند خود را باشرایط گوناگون سازگار کند "3".
پاره ای از نویسندگان ثابت کرده اند که احتمال کوتاهی و خطای رهبران الهام بخش در مسئله راهبردهای چرخش وجود دارد و در نتیجه عده ای گمان می کنند که برای پدیدآوردن دگرگونیهای اساسی ، رهبری لایق ، شرطی لازم اما ناکافی است "42".
اگر این ادعادرست باشد، به هنگام بحران و آشوب ــ که سازمان نیازمند دگرگونیهای اساسی است ــ رهبر الهام بخش چگونه می تواند در برابر این نیاز نرمش نشان دهد وبا آن سازگار شود؟ یک راه حل آن است که از فرد به طرف گروه برویم و دگرگونیهای اساسی را درسازمانها به عهده کسانی بسپاریم که براثر یکی شدن ، ویژگیها و رفتار خاص لازم برای طراحی وپیاده کردن آن دگرگونیها را پیدا می کنند.
یک مسئله مهم پژوهش ما و نظریاتی که تاکنون مطرح شده است این پرسش را در برابر ما مطرح می کند که آیا وجودرهبران الهام بخش برای تحقق دگرگونیهای راهبردی لازم است ؟ عده ای می گویند آری 3"، "7ولی پژوهشگران دیگر معتقدند که با بهره گیری ازتیمهایی که با حضور کارکنان هر سازمان هویت پیدا می کنند می توان به این خواست جامه واقعیت پوشانید 53"، "13."