چکیده:
این مقاله درصدد بررسی و تحلیل سیاستهای اقتصادی دولت بیزانس و تأثیر این سیاستها در شام و مصر میباشد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که سازمان جدید مالکیت اراضی کشاورزی، خود محوری مالکان بزرگ و فشار مالی را بر خرده مالکان در شام و مصر افزایش داد. ایجاد انحصار در تجارتهای پرسود نیز باعث ورشکستگی تجار و افزایش نارضایتی در شام و مصر شد. سیاست گذاری بر اساس نظام مالیاتی امپراطوری روم باعث شد تا ضعفهای این نظام که زمینه را برای تشدید فشار بر حوزههای حکومت محلی فراهم میکرد و وابستگان مالکان بزرگ و کلیسا را در وضعی بهتر قرار میداد، وارد نظام مالیاتی بیزانس شود و نارضایتی را افزایش داده، خزانه دولت را با کاهش درآمد مالیات در شام و مصر مواجه نماید. تمامی این عوامل باعث شد تا سیاستهای اقتصادی نقش پررنگی در فروپاشی قدرت بیزانس در شام و مصر ایفا نماید.
خلاصه ماشینی:
"(حتی، 1382: 165) اما از قرن سوم به بعد، اقتصاد امپراطوری روم دچار مشکلاتی شد که سرزمینهای شام و مصر نیز از این امر مستثنی نبودند و امپراطوری بیزانس نیز وارث این مشکلات گردید که اهم مشکلات یاد شده بدین شرح بوده است: بنیاد تولید در جامعة روم، که بر اساس کشاورزی و صنعت استوار بود در انحصار مالکیت خصوصی قرار داشت.
بازرگانان بیزانسی برای طبقات عالی اروپا در ادوار مختلف اشیاء تجملی تهیه میکردند و صنعت امپراطوری بیزانس امکانات وسیعی در اختیار حکومت قرار میداد، امپراطور از عوارض بازرگانی عواید کلانی کسب میکرد، این امکانات منجر به این شد که برای کسب درآمد بیشتر دست به انحصارات دولتی برخی کالاها بزند و از طریق این انحصارات دولتی پول فراوانی به خزانه سرازیر میشد، بزرگترین این انحصارات به صورت زیر بود: حکومت حق انحصاری تجارت غلات را در دست داشت و با تکیه بر احتیاجات مردم خزانة خود را می انباشت و در سال های قحطی غله را به بهای گزاف به مردم میفروخت.
این امر باعث میشد تا خرده مالکان برای رهایی از مالیات بیشتر خود را جزء وابستگان کلیسا و مالکان بزرگ معرفی نمایند و همچنین دولت مرکزی بیزانس را با کاهش درآمدهای مالیاتی در مصر مواجه کرد و نارضاینی را در میان کسانی که در حوزة حکومتهای محلی قرار میگرفتند نسبت به حکومت مرکزی افزایش داد."