چکیده:
اسطوره ها به عنوان نظامی بینامتنی در تولید آثار ادبی، مخصوصا رمان، نقش بزرگی ایفا می کنند. دو رمان سووشون و کلیدر در بحران دهه چهل و پنجاه بر پایه اسطوره های آیینی و چرخه ای باروری (مرگ و باززایی) بازآفرینی شده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از شیوه تحلیل ساختاری، کنش ها و مفاهیم بنیادین اسطوره های باروری را در لایه های پنهان این دو رمان بررسی، و عوامل تجسم نشانه ها و نمادهای آنها را تحلیل نماید. اسطوره های باروری بر چهار کنش بنیادین (عصیان، مرگ، باروری و باززایی) استوارند. این کنش ها را می توان در زیرساخت سووشون و کلیدر ردیابی کرد. در ساختار اسطوره ای این رمان ها، زمان، انسان و جهان پیوند می خورند و شخصیت های نامیرای رمان همچون قهرمانان اسطوره ای و حماسی- نظیر سیاوش، اوزیریس و دیونوسوس- در تکراری ابدی در مبارزه می میرند و بار دیگر به زندگی برمی گردند و در چرخه بی پایان زادن ها، سیزیف وار کیفر خدایان خودکامه را به سخره می گیرند.
خلاصه ماشینی:
در سـاختار اسـطوره ای ایـن رمـان هـا، زمـان ، انسـان و جهـان پیونـد مـی خورنـد و شخصیت های نامیرای رمان همچون قهرمانان اسطوره ای و حماسـی - نظیـر سـیاوش ، اوزیـریس و دیونوسوس - در تکراری ابدی در مبارزه می میرند و بار دیگر به زنـدگی برمـی گردنـد و در چرخـة بی پایان زادن ها، سیزیف وار کیفر خدایان خودکامه را به سخره می گیرند.
کتـایون شهپرراد در کتاب رمان، درخت هزارریشه ، بـا تحلیـل داسـتان هـای کوتـاه ، نیمـه بلنـد و رمان های مطرح دولت آبادی به این نتیجه می رسد کـه «دولـت آبـادی تنهـا رمـان نـویس ایرانی است که توانسته در دو گسترة متفاوت به موفقیت دست یابد: از سویی بـا نوشـتن رمانی همچون جای خالی سلوچ، همگام با سنت رمان نویسی مدرن ایران قدم برمـی دارد و از سوی دیگر، با کلیدر نشان می دهد که چگونه می توان ادبیات و در کنـار آن ، سـنتی را که مرده و مسکوتش می پنداشتند احیا کرد و پلی میان سـنت و تجـدد ایجـاد نمـود» (١٣٨٢: ٢٣-٢٢).
از ایـن منظـر، ایـن تحقیـق بـا نـوعی تحلیـل ساختاری به لایه های ژرف سـاختی توجـه دارد و در ادامـه بـه دنبـال یـافتن نشـانه هـا و نمادهای اسطورة باروری که به شکلی آگاهانه و سـاختاری در رمـان هـای مـورد بررسـی حضور یافته اند، نشان می دهد که در میان انواع اسطوره ، چرا این رمان ها در بحـران دهـة چهل و پنجاه از اسطوره های آیینی بهره می گیرند؛ اسطوره هایی کـه زمـان را بـه تعلیـق درمی آورند و آیین گزار را به خدایان و انسان اسطوره ای پیوند می زنند و بـه تکـرار عملـی مثالی وادار می کنند که نیاکان و خدایان در آغاز انجام می دادند.