چکیده:
شاعر فارسیگوی شهیر هند، میرزا عبدالقادر بیدل (١١٣٣-١٠٥٤ق ) در خلال آثارش به تبیین نقش مخاطب در آفرینش شعر، انواع مخاطـب ، خواننـدة آرمـانی و چگـونگی تعامـل خـود بـا مخاطبان پرداخته است . در آثار وی، سه نگاه در تعامل با مخاطب ، متناسب با ادوار زندگی ایـن شاعر نمایان است . او در ابتدای راه شاعری و در روزگار گمنامی و ناشـناختگی درصـدد جـذب مخاطب و جلب نگاه اوست ؛ در ادامه عمر و همگام با پختگی آثار، قبول مخاطب عام را نشانه ای از ضعف و پستی شعر یافته و به مخاطب خاص و نخبه علاقه مند مـیشـود؛ و آخـرین مرحلـه زندگی ادبی وی نیز فراغت از مخاطب خاص و عام و دعوت انواع مخاطبان به بهرهگیری از خوان شعر اوست . در این تحقیق ضمن بررسی این موضوعات، به علت یابی رفتارهـای متفـاوت او در قبال مخاطب نیز پرداخته ایم .
Mirzā Abdolghāder Bidel (1054-1133)، has tried in his works، to determine the role of reader، types of readers، and ideal reader، as well as the interaction of the author with readers. There are different periods in the literary life of Bidel، and in each he adopts a different approach. In the beginning he is in need of a vast audience; next he desires to address the elite، and finally he goes beyond the distinction between public or elite readers and prefers to write in a way that any sort of audience might take its own benefit from the text. This article apart from dealing with these points tries to show the reasons for such attitudes
خلاصه ماشینی:
"او در یک رباعی این چنین از متنوع بودن کلامش یاد کردهاست : در پــردة ســاز مــا نــوا بســیار اســت عیب و هنر و زنگ و صـفا بسـیار اسـت خـواهی کـف گیـر و خـواه گـوهر بـردار مــا دریــاییم و مــوج مــا بســیار اســت (همان: ٣١١/٢) بیدل در اواخر عمر بر کلیات خویش مقدمه ای کوتاه به نثر نوشـت و در سـرآغاز آن یک رباعی تحریر کرد (عبدالغنی، ١٣٥١: ١٧٢)(١٩) که در آن صلای عام در داده و طبقـات مختلف مردم با سطح درک و فهم متفاوت را به بهرهگیری از سفرة رنگـین شـعر خـود دعوت کرده است : ای آینـــۀ طبـــع تـــو ارشـــادپذیر در کســـب فوایـــد ننمـــایی تقصـــیر مجموعـۀ فکـر مـا صـلای عـام اسـت ســیری کــن و قســمت تســلی برگیــر (بیدل، ١٣٨٩الف : ٤٤٠/٢) او در این مقدمه پس از حمد خدا و نعت پیامبر اکرم (ص )، دربارة پست و بلند آثار، آزار حاسدان و موضوع مخاطب آثار خود مطالبی را نقـل کـردهاسـت .
فشردة سخن بیدل در این غزل، گوناگونی کلام وی و امکان بهرهگیری افراد متفاوت با هر گونه سطح درک و فهم از این آثار است : مگو این نسخه طور معنی یک دست کم دارد تو خارجنغمه ای ساز سخن صد زیر و بم دارد صلای عام میآید به گوش از ساز این محفل قدح بهر گدا چیدهست و جام از بهر جـم دارد ادب هرجا معین کرده نـزل خـدمت پیـران رعایــت کردگــان رغبــت اطفــال هــم دارد خم ابرو شکست زلف نیز آرایش است اینجـا نه تنها حسن قامت را به رعنایی علـم دارد به چشم هوش اگر اسرار این آیینـه دریـابی صفا و جوهر و زنگار چشمک ها به هـم دارد (همان: ١/چهارده ) جز موارد بالا، میرزا در ابیات دیگری نیز به خصوصیت «صـلای الفـت آفـاق» (همـان: ١/ ١٠٦٣) شعر خویش اشاره کردهاست ، که ایـن تأکیـد چنـدباره، مـا را بـه تغییـر دیـدگاه وی نسبت به مخاطب در پایان عمر بیشتر باورمند میسازد."