چکیده:
رویکرد اثباتی و پیرو آن نظریه نمایندگی، تاثیر زیادی روی جریان پژوهشهای حسابداری داشته است. مطابق نظریه نمایندگی، شرکت مجموعهای از روابط قراردادی و هدف آن بیشینهسازی ثروت سهامداران است. بین کارگزاران و کارگماران به سبب اهداف متفاوت، منفعت طلبی و فرصت طلبی، تضاد منافعی همیشگی وجود دارد و نظریه نمایندگی به دنبال راهکارهایی برای کمینه کردن هزینههای این تضاد است. در این مقاله مبانی نظریه نمایندگی تشریح و انتقادات وارد بر آن از دیدگاه اخلاق، تحلیل و بررسی شده است. مقاله ساختاری توصیفی ـ تحلیلی داراست و برای گردآوری مبانی نظری و مطالب، از روش اسنادکاوی و کتابخانهای استفاده شده است. این نظریه به علت دید محدود و ساده انگارانه، و نیز نادیده شمردن هنجارهای اخلاقی و جنبههای اجتماعی ، توانایی محدودی در توصیف و پیشبینی رفتار انسانی دارد.
The positive approach and its follower, the agency theory, have had a great impact upon the line of research in accounting field. Based on the agency theory, “company” includes a set of conventional relations and its aim is maximizing the shareholders’ wealth. Because of different purposes, self-interest, and opportunism,there is constant conflicts of interest between the brokers and agents; meanwhile, the theory of agency is seeking some strategies to minimize the costs of this conflict. In this paper, the principles of the theory of agency are explained and the criticisms directed to this theory are analyzed through ethics perspective. The paper adopts an analytico-descriptive structure and for collecting theoretical principles and materials, documentary and library methods were used. Because of limited and simplistic perspective as well as ignoring the ethical norms and social aspects, the agency theory has a limited capacity to describe and predict human behaviors.
خلاصه ماشینی:
(Dobbin jung, 2010: 30) از دیدگاه نمایندگی، شرکت انسان نیست؛ بلکه نهادی قانونی ـ مصنوعی است که بهعنوان کانونی برای فرایند پیچیده قراردادها به خدمت گرفته میشود که در آن هدفهای متضاد اشخاص در چارچوب روابط قراردادی به نقطه تعادل میرسد.
(Fontrodona Sison, 2006: 34) با فرض هدایت اعمال براساس منفعت شخصی، تضاد منافع بین کارگمار و کارگزار بهطور چارهناپذیری هزینه ایجاد میکند (Fontrodona Sison, 2006: 34؛ Rhee, 2008: 1119) و انگیزه برای خطر اخلاقی و رفتار فرصتطلبانه را افزایش میدهد.
هدف شرکت چیست؟ در دیدگاه نظریه نمایندگی، با فرض تعهد کارگزار به کسب اهداف کارگمار و منافع صرفا مادی وی، سهامداران مالک شرکت هستند و هدف شرکت نیز بیشینهسازی ارزش سهامداران است.
(French, 1995: 622؛ Hunt Hogler, 1990: 443؛ Pant et al, 2001: 4) ب) تأکید بر فردگرایی، منفعت شخصی و عدم توجه به جنبههای اجتماعی؛ نظریه نمایندگی فرض میکند که زندگی اجتماعی، مجموعهای از قراردادها است و وجود روابط اجتماعی و رسمی را نادیده میانگارد.
(Hendry, 2005: 58؛ Smith, 2011: 23) در قلب نظریه نمایندگی این فرض وجود دارد که افراد بیمحابا در جهت نفع شخصی خود عمل میکنند و در صورت لزوم به خیانت و فریب دست میزنند.
(Waterman Meier, 1998: 183) ط) بیتوجهی به راهکارهای مبتنی بر هنجارهای اخلاقی؛ انتقاد رایج دیگر بر نظریه نمایندگی، ناکارایی تجویزهای آن در محدودسازی رفتار فرصتطلبانه و بهبود عملکرد (Smith, 2011: 25) از یکسو و نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی و درونی در طراحی این تجویزها (همان؛ Husted, 2006: 181) از سوی دیگر است.