چکیده:
این تحقیق با هدف استنباط درک معلمان از تدریس موثر صورت گرفته است تا زوایا و ابعاد آن را بهتر روشن سازد. تدریسی که با شیوه هایی فراوانی صورت می گیرد و تنوع این شیوه ها به حدی است که واقعا نمی توان تدریس را در روش های کاملا مشخصی تبیین کرد. تدریسی که هنرمندانه است و به همین جهت نمی توان به نسخه واحدی از تدریس موثر دست پیدا کرد. روش تحقیق حاضر، تحقیقی کیفی و از نوع پدیدار شناسی است که به همین منظور از بین فرهنگیان دارای تجارب کافی در آموزش و پرورش استان گیلان، تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات 38 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری هدفمند، مورد انتخاب و مصاحبه قرار گرفتند. گفتگوها با کسب اجازه از افراد ضبط و روی کاغذ پیاده شد و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی نشان داد که 10مفهوم اصلی را می توان از تدریس موثر استخراج کردکه عبارتند از: انگیزه شیوه تدریس بیان ابزارهای به کار رفته طرح مشخص، ممتاز بودن، فرآورده، واکنش فراگیران، انسجام، تفکر.
This research was carried out to focus on clarifying of the teacher''s perceptions about the effective teaching. Since numerous teaching methods have been proposed، it seems to be impossible to identify a specific method as the most effective and beneficial one. As it is said that teaching is an art; hence، certain way of teaching seems to be very hard to introduce. The method being applied was of a qualitative andphenomenological type. 38 educators having sufficient experience in the Education in Guilan Province had been purposefully selected to be interviewed. The Conversations were recorded and written down and، then، by means of the Colaizzi method was analyzed sentence by sentence. The results showed that 10 main factors for having an effective teaching are as: motivation، teaching method، used instruments، specific plan، being excellence، products، learners'' feedback، Solidarity، thinking.
خلاصه ماشینی:
برای مثال، معلمی چنین میگوید: «وقتی معلم پس از حضور و غیاب بره از درس گذشته سؤال کنه و بعد بگه خب امروز بریم سراغ درس جدید و شروع کنه به درس دادن معلومه که بچهها شروع کنن به الکی نگاه کردن» وقایع تاریخی جالب میتوانند به هیجانی کردن موضوع تدریس بینجامند و در نتیجه میتوانند دنبال کردن بقیه مباحث توسط فراگیران را در پی داشته باشند.
بعد از چند لحظه مکث کوتاه دیدم که بچهها با حالت تأثر دارن به من نگاه میکنن و میخوان من بیشتر توضیح بدم» در همین راستا یک معلم ادبیات میگوید: «موضوع تدریس پیشینه زبان فارسی بود و من شروع کردم به خوندن جملاتی پهلوی با همان لهجه و تلفظ: [پورسیذ داناک ا مینوک خرد که راستی وه ایاب بو ندک مینیشنیه؟...
وقتی سر کلاس اون مسأله رو گفتم علت یابی کنن، دیدم که همه دلایل اونو گفتن و این یعنی تو حیطه نظری قویتر شدن» 4-2)وسایل نمایشی: این کار از یکنواختی تدریس جلوگیری کرده و باعث میگردد مطالب با عمق بیشتری آموخته گردد و تفکر را در شیوههای جدیدتری بازآرایی نماید.
» 6-ممتاز بودن: معلمان تدریس را به صورت کاری هنری در نظر میگیرند که هر معلم باید بر اساس سلیقه خویش و کلیت شخصیت و هویت خویش با تمام وجود خویش درگیر آن گردد تا بتواند هدف اصلی آن یعنی یادگیری را محقق سازد.
باور اصلی این است که تدریس مؤثر یک درس باید طوری مطرح گردد که با دیگر دروس هماهنگ باشد و آنها را نیز تقویت کند.