چکیده:
این مقاله به بررسی بنیانهای نظری و ساختار مفهومی اقتصاد سیاسی بینالملل میپردازد. سوال اصلی مقاله این است که تعامل نیروهای سیاسی و اقتصادی چگونه به تکوین و قوامیابی اقتصاد سیاسی بینالملل انجامیده است؟ متغیرهای مختلفی شامل توسعه فزاینده بههموابستگی اقتصادی، تنشزدایی در مناسبات غرب و شرق، فروپاشی سیستم برتون وودز، خیزش حمایتگرایی نوین، و مسائل بحران انرژی در تکوین این دیسیپلین نقش اساسی داشتند. در تبیین نحوه تعامل منطقهای اقتصاد و سیاست در عرصه بینالملل به نگرش سه مکتب لیبرالیسم، رئالیسم، و مارکسیسم اشاره شده و همچنین در پاسخ به چیستی کارکرد و رسالت این دیسیپلین به معرفی دو مکتب امریکایی و بریتانیایی پرداخته شده است. از حوزههای موضوعی متنوعی که اقتصاد سیاسی بینالملل را تشکیل میدهند، پنج موضوع اهمیت اساسی دارند: تجارت بینالملل، مالیه بینالملل، شرکتهای چندملیتی، روابط شمال ـ جنوب، و هژمونی. در کلیه این حوزهها، تعامل دوجانبهای میان نیروهای اقتصادی و سیاسی وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
البتـه اشـاره بـه ظهـور اقتصـاد سیاسـی بین الملل در دورة پس از جنگ جهانی دوم بدین معنی نیست که قبل از جنگ جهـانی دوم شرایط و تحولات مشابهی که در چهارچوب اقتصاد سیاسی بین الملل قابـل بررسـی باشـد روی نداده بود، بلکه باید اضافه کرد که فضای علمی ـ تحقیقاتی دورة پس از جنگ جهانی دوم نیز برای تکوین و تکامل این حوزة مطالعاتی شرایط مستعدتری داشت .
٢. ریشه ها و روند شکل گیری اقتصاد سیاسی بین الملل پس از پایان جنگ جهانی دوم ، در حالی که با شروع جنگ سرد در عرصه هـای تئوریـک و عملی روابط بین الملل نوعی فضای سیاست حاد (high politics) غالب بـود، مـوج جدیـد بی سابقه ای از همکاری های اقتصادی بین المللی آغاز گردیـد.
از میان آن ها می توان به این موارد اشاره کـرد: بحـران بدهی جهان سوم ، فروپاشی سیستم های کمونیستی شرق و در رأس آن هـا اتحـاد جمـاهیر شوروی ، گسترش موج جهانی شدن اقتصاد و تشکیل و توسـعة سـازمان جهـانی تجـارت ، تقویت همگرایی اقتصادی اروپا در قالب اتحادیة اروپا کـه عـلاوه بـر توسـعة موضـوعات همکاری با پذیرش اعضای جدید همراه شد، منطقه گرایی اقتصادی در دیگر منـاطق جهـان ازجمله امریکای شمالی در قالب توافـق نامـة نفتـا، خیـزش اقتصـادهای نوظهـور آسـیایی ، بحران های مالی دهة ١٩٩٠، که به ویژه در آسیای شرقی ، مکزیک ، و روسیه نمـود بـارزتری داشت ، و بحران مالی جهانی که از سال ٢٠٠٧ در ایالات متحده آغـاز شـد و سـپس دیگـر اقتصادهای جهان را تحت تأثیر قرار داد.
در حالی که در مکتب امریکایی تلاش برای رسیدن به چهارچوب ها و مدل هایی با استاندارد علمی اولویت دارد، مکتب بریتانیایی گرایش هنجاری پیدا کرده است و در این راستا از پیوند اقتصاد سیاسی بین الملل با دیگر رشته های دانشـگاهی نیـز اسـتقبال می کند (١٩٨-١٩٧ :٢٠٠٧ ,Cohen).