چکیده:
از نگاه عارفان همهی موجودات در عالم هستی مظاهر اسماء الهی اند؛ بنابراین زن نیز ظرف وجودی اسمی از اسماء و صفات خداوند می باشد؛ عرفا نیز زن را مظهر اسم جمال، خالق و اسم ربّ میدانند؛ به ویژه ابن عربی دربارهی زنان، از آن جهت که آینهی جمال حق هستند نظری خاص دارد؛ وی پس از بیان حدیث نبوی: «حببّ الیّ من دنیاکم ثلاث: النساء و الطیّب و جعلت قرّه عینی فی الصلاه»، استدلال میکند که تاویل این سخن به نوعی بیانگر منزلت حقیقی زن بوده وحبّ زنان را کمال عارفان وحبّ الهی میشناسد. دراین مقاله سعی بر آن است که منزلت حقیقی زن از دیدگاه عرفان اسلامی و ادبیات عرفانی را تبیین و روشن نماید؛ ابن عربی بیشتر از هرکس به شان معنوی زن پرداخته است؛ این مقاله مطالبی از ابن عربی و شواهدی از «مثنوی» در باب منزلت زن را تحلیل میکند؛ سعی نگارنده این است که یکی از پیوندهای فکری مولانا با ابن عربی را در این خصوص به صورت توصیفی- تطبیقی روشن نماید.
خلاصه ماشینی:
نگاه مشترک ابن عربی و مولوی (درباره ی منزلت حقیقی زن در خلقت ) ذکیه فتاحی ١* چکیده از نگاه عارفان همه ی موجودات در عالم هستی مظاهر اسماء الهی اند؛ بنـابراین زن نیـز ظـرف وجودی اسمی از اسماء و صفات خداوند می باشد؛ عرفا نیز زن را مظهر اسم جمال ، خالق و اسم رب میدانند؛ به ویژه ابن عربی درباره ی زنان ، از آن جهت که آینه ی جمال حق هسـتند نظـری خـاص دارد؛ وی پس از بیان حدیث نبوی: «حبب الی من دنیاکم ثلاث : النساء و الطیب و جعلت قره عینـی فی الصلاه »، استدلال میکند که تأویل این سخن به نوعی بیانگر منزلت حقیقی زن بوده وحب زنان را کمال عارفان وحب الهی میشناسد.
سبب محبت پیامبر نسبت به زنان به زعم ابن عربی این است که چـون «حـق تعـالی آدم را بـه صورت خود آفرید که ان الله خلق آدم علی صورته ، بنابراین آدم آینـه حـق گردیـد و پـس از آن زن یعنی حوا را از نفس آدم و در واقع به صورت او آفرید و آدم نیز حوا را به سبب آنکه به صورت او بود دوست داشت » (p٧٨٥ ,١٣٦٨ ,Kharazmi).
و مرد در زن چیزی ورای صورت ظاهر مشاهده کرده اسـت کـه همـواره او را طالب است و مهر جمال او را لازمه ی زیستن خود میداند، زیرا در واقع این دو آینه که یکی جـلال الهی را بیش تر نشان میدهد و دیگری اسم جمال او را، باید هر دو بتوانند نمـاینگر جمـال و جـلال خداوند باشند به همین علت است که هر مردی به طریقی جویای اوست .
Sufi Path of Love, Translated by Sh. Abbasi, Tehran: Paykaan Publications, First Edition.