چکیده:
امنیت غذایی در گذشته تنها در سطح جهانی و ملی مورد توجه قرار میگرفت؛ بر این
اساس، فقط محور عرضه اقلام خوراکی برای تأمین امنیت غذایی مدنظر بود؛ اما بعد از
تعریف بانک جهانی از امنیت غذایی در سال 1986 که در کنفرانس بینالمللی تغذیه مورد
توافق کشورهای عضو قرار گرفت، امنیت غذایی بر پایه سه رکن عرضه پایدار غذا[1]
دسترسی[2] و موجود بودن[3] غذا استوار گردید.
به توجه به مفاهیم فوق، این مقاله به ارزیابی نقش تولید و واردات برنج در امنیت
غذایی خانوارهای ایرانی میپردازد؛ به این منظور ابتدا روند تولید و تجارت برنج
بررسی میگردد، سپس عملکرد تغذیهای برنج محاسبه و تحلیل میشود تا مشخص گردد که
آیا عرضه مناسب برنج به همراه دسترسی کافی و با کیفیت خانوار به برنج وجود دارد یا
خیر؟مهمترین نتایج حاصل دلالت بر آن دارد که روند تولید برنج تقریبا ثابت بوده است (در
حالیکه جمعیت کشور افزایش داشته است). از طرف دیگر، روند واردات قانونی نیز همراه
با نوسان بوده است. در خصوص دسترسی خانوارها به برنج نیز قابل ذکر است که نقش برنج
ایرانی طی سالهای 75 تا 78 در تأمین امنیت غذایی کاهش و نقش برنج خارجی افزایش
یافته با این حال هنوز 50 درصد جامعه شهری و 70 درصد جامعه روستایی کمتر از مقدار
توصیه شده برنج مصرف میکنند.
خلاصه ماشینی:
"در خصوص دسترسی خانوارها به برنج نیز قابل ذکر است که نقش برنج ایرانی طی سالهای 75 تا 78 در تأمین امنیت غذایی کاهش و نقش برنج خارجی افزایش یافته با این حال هنوز 50 درصد جامعه شهری و 70 درصد جامعه روستایی کمتر از مقدار توصیه شده برنج مصرف میکنند.
دهک اول و دهم شهری در قسمت قبل، ارزشهای غذایی دریافتی از محل مصرف برنج توسط فرد شاخص شهری مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاکی از آن بود که در مجموع، برنج در حد توصیه شده مصرف شده است؛ اگرچه طی سالهای 75 تا 78 نقش برنج ایرانی کمتر و نقش برنج خارجی بیشتر شده است، اما این نتایج نمیتواند تصویر واقعی مصرف برنج را ارایه نماید؛ چرا که نحوه توزیع مصرف بین گروههای درآمدی مورد توجه قرار نگرفته است.
مقایسه پروتئین دریافتی از محل مصرف برنج به مقدار توصیه شده در سال 75 حدود 13 درصد مازاد نشان میدهد که این نسبت در سال 78 به 18 درصد افزایش یافته است؛ به عبارت دیگر، هر فرد شاخص روستایی بیش از نیاز مصرف میکند.
دهک اول و دهم روستایی نتایج مربوط به محاسبه عملکرد تغذیهای گروههای درآمدی مختلف در جامعه روستایی نشان میدهد که انرژی دریافتی دهک اول روستایی در سال 75 از محل مصرف برنج 84 کالری، اما برای دهک دهم 1637 کالری بوده است؛ یعنی دهک دهم حدود 20 برابر بیشتر از دهک اول برنج مصرف میکند قابل توجه است که در جامعه شهری اختلاف دهک دهم و اول تنها 5 برابر بوده است."