چکیده:
این مقاله، نخست به تبیین شبهای برات (چک) در فرهنگ اسلامی میپردازد و آن را بر اساس تعدادی از منابع آیینی و
تاریخی، دهه سوم ماه رمضان سال مانگی (قمری) و بر اساس تعدادی دیگر از منابع باز هم آیین و تاریخی، نیمه ماه شعبان سال
مانگی (قمری) تعیین میکند. در بخش بعدی، این مقاله همان اندیشه و باور به شبهای برات را در فرهنگ مزدیسنایی میجوید و آن
را ده شباروز آخر سال (چه در تقویم اشمردیگ و چه تقویم وهیگگیگ) مییابد و پس از این تبیین و تعیین شبهای برات،
اصطلاحات جاری و رایج در فارسی میانه (پهلوی) و فارسی امروز و گویشهای ایرانی، در مورد شبهای برات را مشخص میکند و
سپس بر آن اساس به اصطلاح «پنجه/ خمسه مسترقه» گریز میبرد و صحیح آن اصطلاح را «پنجه مسترفته» اعلام میدارد.
خلاصه ماشینی:
"جهت ضبط ماه و سال مذکور، بلبل طبع امیر سلطان ابراهیم امینی، این ترنم آغاز نهاد: چون آصفی آن چشم خرد را مردم در ابر اجل گشت نهان چون انجم پرسید دل از من که «چه تاریخ آمد؟» گفتم:«ز برات آمده روز دوم» آگوست بنتان Auguste Bontems، افسر جوانی که به سال 1222 هجری قمری، برای سامان سپاه عباس میرزا (ولیعهد فتحعلیشاه)، از سوی دولت فرانسه به ایران فرستاد شده بود، در کتاب «سفر در ترکیه و در ایران به سال 1807 (میلادی) Voyage en Turqui et en perse 1807» مینویسد: «روز هفدهم [اکتبر سال 1807 میلادی، مصادف با شب] نیمه شعبان بود.
کلمه «مس» فارسی، در زبان انگلیسی، هم به وجه مفرد، و هم به عنوان جزئی از کلمات مرکب، کاربرد دارد: توده، گروه، کپه، بخش عمده، بیشتر، اکثریت، عده زیادmass قتل عام، کشتار دسته جمعیmassacre بزرگ، حجیم، عظیم، گنده، کلان، به طور دسته جمعیmassive قایق موج شکن ساحلی بزرگmassoola ارتباط جمعی، پخش و انتشار اطلاعات برای تعدادی زیاداز مردم mass communication جهت دادن به افکار توده مردم mass conditioning وسایل ارتباط جمعی، رسانههای گروهیmass medie تولید انبوه، ساختن مقادیر زیاد از کالاmass production در فارسی، دو حرف صامت «م» و «ب» به جهت یکسانی اندامهای تلفظی آنها، به هم بدل میشوند: منگ بنگ موش در بندی بوش دربندی میش بهار بیش بهار دمر دبر یشم یشب به همین علت، در فارسی کلمه «مس» به صورت «بس» و «بسی» به معنی بسیار، پر شمار، زمان دراز، صورت وجود یافته است: «به بهرام گفتند اندر سخن چو پرسد تو را، بس دلیری مکن» (فردوسی) «کار بی علم بار و برندهد تخم بی مغز، بس ثمر ندهد» (سنایی) «بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی» (فردوسی) (کلمه «مس» در فارسی میانه (پهلوی)، به وجه «وس» به همان معنی بزرگ و زیاد و کلان و..."