چکیده:
در این مقاله که قسمت دوم مقاله با عنوان «ادبیات پژوهی صدرالدین عینی» است، به ادامه بحث ادبیاتپژوهی نوین
تاجیکی فرارود،در قالب معرفی کتاب «نمونه ادبیات تاجیک»، اثر صدرالدین عینی و همچنین نظر عینی در مورد شاهنامه فردوسی و
اشعار رودکی و سعدی و ابن سینا پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"سال 2002 یعنی پس از دوازده سال پاش خورد امپراتوری شوروی و «اصول علمی» آن در تاجیکستان یک کتاب رحیم ماساف چاپ شد که درباره فردوسی و شاهنامه او چنین دعوایی دارد: «مگر ادبیات تاجیکی پیش از زمان شوروی از جمله ادبیات کلاسیک ایدئولوژی نشده بود؟ آیا آثار بدیعی آن زمانها آب و رنگ ثناخوانی و مدیحهگویی نداشت و رژیمهای مستبدانه، ضدخلقی، ارتجاعی تاریخ گذشتهها را وصف و مدح نگفته است؟ برای این فقط یک مثال درخشان میآوریم که آفریده جاویدانی فردوسی «شاهنامه» است.
» به این طرز استاد عینی در کتاب «علی شیر نوایی» اثبات کرد که ادبیات کلاسیک فارسی ـ تاجیکی و ترکی ـ ازبکی در بیشترین موردها برخلاف عقیدههای حکمران در دائرههای رسمی سالهای بیست و سی هرگز ادبیات فئودالی ضد خلق نبوده است و بزرگترین نمایندگان آن اگرچه چون علی شیر نوایی امیر و وزیر یا مانند عبدالرحمن جامی شیخ و زمیندار کلان باشند، اندیشهپرداز صاف طینت و پیشبر جامعه بودهاند، به تعبیر عهد شوروی بگوییم همیشه به خدمت خلق شتافتهاند، فعالیت اجتماعی و علمی و ادبی آنها به آنچه در اوان شوروی «خلقیت ادبیات و هنر» نامزد شده بود، خلاف نبود بلکه ماهیتا به طور خودسازوازی داشت و مفهوم «خلقیت زبان و ادبیات و هنر» را برای با رنگ سیاه نگاشتن چهره بزرگان عصرهای گذشته نباید به کار انداخت."