چکیده:
بــا آغــاز جنــگ تحمیلــی در ایــران در ســال ١٣٥٩ و شــروع مقاومــت جانانــة ملــت ایــران در برابــر رژیــم متجــاوز عــراق، ادبیــات جدیــدی شــکل مــی گیــرد کــه بــه ادبیــات دفــاع مقــدس موسوم است . این ادبیات کـه بـر اسـاس تجربـه گرایـی واقعیـات جنـگ و بـا تکیـه بـر جنبـه هـای مــذهبی و حماســی آن شــکل گرفتــه اســت ، بــا بــه تــصویر کــشیدن پیامــدهای مخــرب جنــگ و مــسائل انــسانی آن ســعی در روشــنگری و ثبــت ایــن دوره از تــاریخ کــشورمان را دارد. در ایــن میـان اگـر چـه روایـت تلـخ از کـشتارها و ویرانـی هـای جنـگ جـزو ذات ایـن ادبیـات بـه شـمار مـی رود، امـا بـا ورود طنـز بـه ایـن عرصـه افـق هـای تـازه ای بـه روی آن گـشوده مـی شـود کـه نوید دهنده ادامـه حیـات پـر بـار ایـن ادبیـات اسـت . حـضور طنـز در ادبیـات دفـاع مقـدس سـبب شـد کــه تــا انــدازه ای از تلخــی روایــت و مــلال انگیــزی آن کاســته شــود و بــا معطــوف کــردن نگــاهی نــو بــدان، آن را از صــرف روایتگــری خــارج ســازد. ایــن طنــز بــا وجــود پــس زمینــه فرهنگــی و اعتقــادی خاصــی کــه دارد، از برخــی از تکنیــکهــای متــداول جهــان طنــز بهــره مــی بــرد کـه هـدف ایـن مقالـه تحلیـل و تبیـین آن سـاز وکارهـا بـر اسـاس بررسـی ٤ داسـتان طنزآمیـز از میان داستان های برگزیده ادبیات دفاع مقدس است .
خلاصه ماشینی:
١-٢- ضرورت و اهمیت تحقیق دربـارة ادبیـات دفـاع مقـدس بایـد گفـت کـه متأسـفانه بـا وجـود همـة تـلاش هــا، در این زمینه کارهـای شایـسته زیـادی انجـام نـشده اسـت ؛ امـا در ایـن میـان بنیـاد حفـظ آثـار و نــشر ارزشهــای دفــاع مقــدس بــا فراخــوانی تحــت عنــوان مــسابقه سراســری داســتان دفــاع مقــدس در ســه دوره (ســالهــای ١٣٨٥، ١٣٨٦، ١٣٨٧) موفــق بــه گــردآوری چنــد صــد داســتان در ایــن زمینــه شــده اســت کــه از میــان آنهــا ٨٢ داســتان برگزیــده را در مجموعــه ای ســه جلــدی بــا نــامی یوســف بــه چــاپ رســانده اســت کــه در جــای خــود کاری بزرگ و منسجم در عرصه ادبیات دفاع مقدس است .
٢- بحث ٢-١- دلایل وجود رویکرد طنز در این داستان ها یکی از دلایل مهمـی کـه باعـث گـرایش ادبیـات دفـاع مقـدس بـه سـوی طنـز مـی شـود (بـه ویـژه در ایـن داسـتانهـا)،کاسـتن تلخـی روایـت جنـگ اسـت ؛ زیـرا جنـگ همیـشه مملـو از آلام و رنـج هــای بــشری اســت و تــصویر زشـت و خــشن آن در توصــیف صــحنه هــایی خونبــار و بــه خــاک و خــون کــشیده شــدن انــسانهــای بــی گنــاه و افــول ارزشهــای انـسانی ، روح هـر انـسانی را مـی آزارد.
اســت کــه بــا توصــیفات دیگــر ایــن منطقــه جنگــی ســازگار اســت ؛ امــا از ســویی دیگــر بــرای واژه «نخالــه » مــی تــوان معنـایی دیگـر نیـز در نظـر گرفـت کـه از آن جملـه مـی تـوان بـه معنـی بـد اخـلاق، بـی ادب، بـد جـنس و نـاقلا اشـاره کـرد کـه دارای بـاری طنـز آمیـز اسـت ؛ زیـرا بـا بخـشیدن شخـصیتی انسانی بـه کـوه (آدم گـونگی ) وضـعیت طنـزی ایجـاد مـی کنـد کـه از سـویی بـا وجـود مـوش بـه عنـوان حیـوانی مـوذی متناسـب مـی نمایـد؛ از ایـن رو واژه «نخالـه » را مـی تـوان یـک ابهـام واژگانی شمرد که در فضای داستان ایجاد موقعیت طنز کرده است .