چکیده:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین خشم صفت- حالت و شیوههای کنترل خشم و گرایش افراد به نزاع دسته جمعی در استان کهگیلویه و بویر احمد انجام شده است. روش: روش پژوهش غیر آزمایشی از نوع همبستگی بوده است. برای رسیدن به هدف فوق، از جامعه آماری تحقیق که عبارت است از کلیه شهروندان 40-15 ساله استان کهگیلویه و بویراحمد ، 400 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از پرسشنامههای گرایش به نزاع دستهجمعی، سیاهه بروز خشم صفت- حالت اسپیلبرگر و طرحوارههای شناختی پرخاشگرانه، با آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد بین متغیرهای خشم صفت- حالت و گرایش به نزاع دسته جمعی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در حالی که بین شیوههای کنترل خشم و گرایش به نزاع دسته جمعی ارتباط منفی و معناداری وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد متغیر خشم حالت، کنترل خشم درونی و خشم صفت به ترتیب بهترین پیشبینی کنندههای گرایش به نزاع دسته جمعی بودند. نتیجهگیری: خشم حالت و شیوههای کنترل درونی یا بیرونی خشم میتوانند گرایش افراد به نزاع دسته جمعی را پیشبینی کنند.
خلاصه ماشینی:
"در واقع، در این پژوهش متغیرهای خشم صفت- حالت و شیوههای کنترل خشم را به عنوان عوامل فردی و روانشناختی مرتبط با گرایش به نزاع دسته جمعی که بر اساس مبانی نظری و پژوهشی تحقیق انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند (شکل 1).
جدول 1- یافتههای توصیفی مربوط به آزمودنیها در متغیرهای خشم حالت، خشم صفت، شیوههای کنترل خشم، گرایش به نزاع دسته جمعی و خرده مقیاسهای آنها متغیرها میانگین به دست آمده میانگین واقعی انحراف استاندارد خشم حالت 99/21 45 41/9 احساس خشمگینانه 85/7 15 49/3 تمایل به بروز کلامی خشم 19/7 15 33/3 تمایل به بروز فیزیکی خشم 94/6 15 36/3 خشم صفت 26/20 30 07/7 خلق و خوی خشمگینانه 31/7 12 14/3 واکنش خشمگینانه 95/12 18 58/4 کنترل خشم بیرونی 61/21 34 89/4 کنترل خشم درونی 98/21 24 02/5 گرایش به نزاع دستهجمعی 60/42 52 78/10 گرایش شناختی 45/27 37 66/6 گرایش رفتاری 14/15 20 08/5 بررسی فرضیههای پژوهش برای بررسی این فرضیه که بین متغیرهای خشم صفت- حالت و گرایش به نزاع دسته جمعی و خرده مقیاسهای آنها ارتباط معناداری وجود دارد، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
این یافتهها با نتایج حاصل از پژوهشهای نظری (1386)، نویدی (1385)، لایو (2001)، داهلن و دیفن باخر (2001) و کالاماری و پینی (2003) همخوانی دارد، زیرا این محققان در تحقیقات خود نشان دادهاند که خشم مهار نشده، نه تنها سازگاری و سلامتی افراد را در معرض خطر جدی قرار میدهد، بلکه همواره تعداد فراوانی از مسائل بینفردی و اجتماعی از جمله نزاع دسته جمعی وجود داشته است که از این هیجان متأثر شده و خشونت و پرخاشگری قابل پیشبینیترین پیامد آن است."