چکیده:
در ایران طبق دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار مصوب سال 1386، موسسات حسابرسی مجاز نیستند پس از گذشت چهار سال متوالی، مجددا سمت حسابرس مستقل و بازرس قانونی اشخاص حقوقی مشمول دستورالعمل را بپذیرند. هدف از تدوین این دستورالعمل ارتقای استقلال حسابرسان بیان شده، زیرا تدوین گران آن بر این عقیده اند که در مدت تصدی طولانی مدت حسابرس، از استقلال وی کاسته می شود. این امر توجه پژوهشگر را به موضوع مدت تصدی حسابرس و اثر آن بر شاخص محافظه کاری جلب نمود که آیا مدت تصدی طولانی مدت باعث افزایش محافظه کاری می گردد و یا از آن می کاهد. همچنین اثر نوع حسابرس( سازمان حسابرسی در مقابل سایر موسسات) نیز بر شاخص محافظه کاری مورد آزمون قرار گرفت. در این پژوهش برای محاسبه شاخص محافظه کاری از مدل گیولی و هاین(2000) استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش شامل یک بازه هشت ساله از سال 1382 تا سال 1389 می باشد و قلمرو مکانی پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج پژوهش حاکی از ارتباطی مثبت و معنی دار بین مدت تصدی حسابرس و شاخص محافظه کاری است، به همین جهت از نظر پژوهشگر، تعویض اجباری حسابرسان کمکی به افزایش شاخص محافظه کاری نمی نماید و شاید ضرورت بازنگری در دستورالعمل احساس می شود. به عنوان نتیجه دیگر پژوهش، ارتباط معنی داری بین نوع حسابرس و شاخص محافظه کاری مشاهده نگردید. به این معنی که تفاوت معنی داری در شاخص محافظه کاری در شرکت هایی که توسط سازمان حسابرسی، حسابرسی شده اند و شرکت هایی که توسط سایر موسسات، حسابرسی شده اند وجود ندارد.
In Iran, according to "the rule of the trustworthy audit firms of the stock and exchange organization (2007)", after 4 years of audit services, audit firms are not allowed to accept the position of the CPA of the listed companies. The purpose of legislators is to increase the independence of auditors, because they believe the independence of auditors will be decreased in long auditor tenure. This subject was attractive for Researchers to study the effect of auditor tenure on the accounting conservatism to know what will happen in a long tenure. We also test the effect of the auditor type (Audit Organization or other Firms) on the conservatism Index and we used the model of Givoly and Hayn (2000) to measure the conservatism. The statistical society includes the listed companies in Tehran Stock Exchange from 2003 to 2010. The result of the study indicated that, there is a positive significant relationship between auditor tenure and accounting conservatism, in our opinion, mandatory auditor rotation does not help to increase the accounting conservatism, and therefore we feel the necessity of the revision in the law of mandatory auditor rotation. On the other hand we found that the relationship between auditor types and accounting conservatism is not significant and it means there is no significant difference in accounting conservatism between audit organization and other firms.
خلاصه ماشینی:
درنهايت سوال اصلي اين پـژوهش ايـن است که : "آيا بين مـدت تصـدي حسـابرس و گزارشـگري محافظـه کارانـه سـود ارتبـاط معني داري وجود دارد يا خير؟" همچنين اين پژوهش بر آن است تا اثر نوع حسابرس (سـازمان حسابرسـي در برابـر سايرموسسات حسابرسي ) را بر گزارشگري محافظه کارانه سود مورد آزمون قـرار دهـد.
Manuel Cano-Rodríguez پژوهشگر بر آن شد تا اثر نوع حسـابرس(سـازمان حسابرسـي در برابـر سايرموسسـات حسابرسي ) را بر گزارشگري محافظه کارانه سود مورد آزمون قـرار دهـد و از آنجاييکـه سازمان حسابرسي تنها نهاد حسابرسي در بازار سرمايه ايران است که وظيفه حسابرسـي درصد بالايي از شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بر عهـده دارد به عنوان موسسه حسابرسي بزرگ در نظـر گرفتـه شـده و سـاير موسسـات حسابرسـي به عنوان موسسات غير بزرگ در برابر آن قرار مي گيرند تا بتوان به اين سـوال پاسـخ داد که : "آيا بين نوع حسابرس و گزارشـگري محافظـه کارانـه سـود ارتبـاط معنـي داري وجود دارد يا خير؟" قابل توجه اسـت کـه آنچـه در ايـن پـژوهش مـورد نظـر اسـت ، تغييـر موسسـات حسابرسي است و نه تغيير شرکاي مسئول حسابرسي .
٣- فرضيه هاي پژوهش با توجه به پيشينه پژوهش ، فرضيه هاي اين پژوهش به صورت دو فرضـيه اصـلي در نظر گرفته شده است که به شرح ذيل مي باشد: فرضيه ١: بين مدت تصدي حسابرس و گزارشـگري محافظـه کارانـه سـود ارتبـاطي مثبت و معني دار وجود دارد.