چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت افشا و کیفیت حسابداری از دو بعد اقلام تعهدی و محافظه کاری شرطی و غیرشرطی طی سالهای 1386تا1390 میپردازد. در این پژوهش تمرکز اصلی بر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی، تاثیر کیفیت افشا بر آنها و رابطه بین آنها میباشد. جهت ارزیابی کیفیت افشا از اطلاعات حاصل از رتبهبندی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و برای سنجش کیفیت حسابداری از معیارهای اقلام تعهدی و محافظه کاری به ترتیب با استفاده از مدل تعدیلشده جونز و مدل بال و شیواکومار استفاده شد. یافتهها حاکی از رابطه معکوس بین کیفیت افشا و اقلام تعهدی اختیاری بود؛ اما بین کیفیت افشا و محافظه کاری شرطی و غیرشرطی رابطه معناداری یافت نشد. هم چنین برخلاف انتظار، در کیفیت افشای بالا بین محافظه کاری شرطی و غیرشرطی رابطه معکوس یافت نشد.
This study examines the relationship between accounting disclosure and accounting quality in two aspects: discretionary accruals and conservatism (conditional and unconditional) for 1386-1390. Here the major concentration is on conditional and unconditional conservatism, the effect of accounting disclosure on them and the relationship between them. In order to evaluate disclosure quality, the rating information of companies published by the Tehran Stock Exchange, and for evaluating accounting quality, discretionary accruals and conservatism respectively using cross-sectional jones model and Ball & Shivakumar model was used. Findings suggest that accounting disclosure and discretionary accruals are negatively related, but there was no meaningful relationship between accounting disclosure and two forms of conservatism. In addition, despite of expectation there wasn’t negative relationship between two forms of conservatism.
خلاصه ماشینی:
نتيجه اين که اطلاعات با قابليت کمتر، راحت تر قابل دست کاري مي باشند و براي استفاده کننده سودمندي کمتري به همراه دارد و در نتيجه هم ثروت سهامداران و هم ثروت مديران را پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٢٤/ زمستان ١٣٩٣ کاهش مي دهد؛ بنابراين ، افشاي باکيفيت بالا، منجر به اعمال محافظه کاري شرطي بيشتر مي شود که مرتبط با اقلامي است که تأييد پذيري بالاتري مي طلبد و اين امر محافظه کاري غيرشرطي را محدود مي کند که مستقل از اخبار است و با رفتارهاي فرصت طلبانه مديريت در ارتباط است .
پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٢٤ / زمس اتن ١٣٩٣ در اين پژوهش سعي بر آن است تا تأثير کيفيت افشا برمحافظه کاري و اقلام تعهدي اختياري به عنوان معياري از مديريت سود مورد بررسي قرار گيرد.
رودريگز استدلال مي کند از آنجا که محافظه کاري غيرشرطي مستقل از اخبار است از اين رو UC در جستجوي آن دسته از اقلام تعهدي است که مستقل از اخبار هستند پس UCبا پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٢٤ / زمس اتن ١٣٩٣ محافظه کاري غيرشرطي رابطه معکوس دارد؛ بنابراين مقدار مثبت براي UC نشان مي دهد واحدهاي تجاري که کيفيت افشاي بالا دارند محافظه کاري غيرشرطي پايين تري دارند.
انحراف استاندارد آماره LR ٫٤٦٦٤ ٠ ٫٥٠٠٢ ٠ ٨٤٫٧٢٦ 0 پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٢٤/ زمستان ١٣٩٣ ر ضريب متغير SP منفي و از نظر آماري معني دار مي باشد مي توان چنين نتيجه گيري نمود که شرکت هاي باکيفيت افشاي بالاتر کمتر تمايل دارند از طريق شناسايي سودهاي کوچک به مديريت سود بپردازند.