چکیده:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر محتوای الکترونیک مبتنی بر هوشهای درون فردی و بینفردی گاردنر بر یادگیری دانشآموزان بود. این پژوهش، از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ انجام گردید. تعداد ۶۰ نفر از دانشآموزان پایه سوم کامپیوتر هنرستانی در شهر اصفهان در این تحقیق شرکت داشتند که به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مشخصات زمینهای و نیمرخ هوشهای چندگانه در دو گروه با آزمون هوشهای چندگانه مکنزی سنجیده شد و همسانی دو گروه بررسی گردید. پایایی این ابزار، به روش آلفای کرونباخ برابر ۰/۷۳۸ محاسبه گردید. هر دو گروه آزمایش و کنترل، در ۸ جلسه ۷۰ دقیقه ای مباحث مشترکی را به روش متداول آموزش دیدند. در گروه آزمایش، علاوه بر روش مرسوم، از یک محتوای الکترونیک معلم ساخته برای یادگیری در کلاس استفاده گردید. در هر دو گروه پیشآزمون و پسآزمون پیشرفت تحصیلی یکسان انجام شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که یادگیری در گروه آموزش دیده به کمک محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش درون فردی به طور معناداری از گروه کنترل بیشتر است، اما در روش مبتنی بر هوش بینفردی، بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که یادگیری در گروه آموزش دیده به کمک محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش درون فردی به طور معناداری از گروه کنترل بیشتر است، اما در روش مبتنی بر هوش بینفردی، بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
آیا محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش درون فردی گاردنر، در آموزش ترکیبی، بر یادگیری دانشآموزان دختر سال سوم رشته کامپیوتر هنرستانهای کاردانش شهر اصفهان در درس «کاربر دایرکتور»، تأثیر دارد؟ 2.
آیا محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش بین فردی گاردنر، در آموزش ترکیبی، بر یادگیری دانشآموزان دختر سال سوم رشته کامپیوتر هنرستانهای کاردانش شهر اصفهان در درس «کاربر دایرکتور»، تأثیر دارد؟ روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد.
محتوای الکترونیک به کار رفته جهت آموزش گروه آزمایشی، بر اساس راهبردهای آموزشی مبتنی بر نظریه هوشهای چندگانه تهیه شده بود و به تأیید متخصصان تولید محتوا در مرکز تحقیقات معلمان و جمعی از استادان روانشناسی و برنامهریزی درسی دانشگاه رسید.
در گروه آزمایشی علاوه بر روش آموزشی ذکر شده، از یک محتوای الکترونیکی محققساخته مبتنی بر هوشهای درون فردی و بین فردی استفاده گردید.
با توجه به این که میانگین نمرات در دانشآموزان گروه آزمایش از میانگین گروه کنترل بیشتر است، این تفاوت به نفع گروه آزمایش است؛ یعنی، محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش درون فردی گاردنر، در آموزش ترکیبی، بر افزایش یادگیری دانشآموزان تأثیر داشته است.
سؤال دوم: آیا محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش بین فردی گاردنر، در آموزش ترکیبی، بر یادگیری دانشآموزان دختر سال سوم رشته کامپیوتر هنرستانهای کاردانش شهر اصفهان در درس «کاربر دایرکتور»، تأثیر دارد؟ جدول5.