چکیده:
بنزین از کلیدیترین فرآوردههای انرژی در حملونقل مسافر در ایران بهشمار میرود. مصرف روزافزون بنزین و نیاز به سیاستگذاریهای صحیح در راستای مدیریت تقاضای بنزین، شناخت ساختار تقاضای فرآوردة بنزین را به اولویت بسیاری از برنامههای تحقیقاتی در ایران بدل ساخته است. یکی از مهمترین چالشهای موجود در این میان، درنظرگرفتن نااطمینانیهای ناشی از شکستهای ساختاری اقتصادی، تغییر در سیاستگذاریها، نبودن دادههای دقیق و ابهام در روند آتی است. این تحقیق تلاش میکند با بهرهگیری از الگوهای متنوع شبیهسازی، به شناختی بهتر از عوامل مؤثر بر تقاضای بنزین در ایران دست یابد. از اینرو، با استفاده از رگرسیونهای آماری و فازی، به تخمین تابع تقاضای بنزین در ایران در بازة زمانی 1360-1386 پرداختیم و متغیرهای مؤثر بر تقاضای بنزین معرفی شدند. سپس مدلهای دو روش با استفاده از معیارهای استاندارد مقایسه شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد علیرغم برتری نسبی روش رگرسیون آماری، دو روش آماری و فازی دارای دقت کافی و عملکرد مناسب در برآورد و پیشبینی تقاضای سرانة بنزین در ایران هستند. همچنین، از میان متغیرهای تخمین، تنها سه متغیر قیمت بنزین، متغیر سهم سرانة خوردو و متغیر روند دارای اثر معنادار بر متغیر وابستة مصرف سرانة بنزین است و متغیر درآمد سرانه اثر معناداری بر مصرف سرانة بنزین ندارد.
The most challenges for gasoline are uncertainties resulting from structural failure of economy، changing of policies and lack of accurate data. The objective of this research is to specify the variables explaining the gasoline demand in Iran and to estimate gasoline demand by using the statistical and fuzzy regression models over the period 1981-2007. Finally، the models were compared using standard criteria. The results indicate that the both of methods have enough accuracy for estimating and forecasting of gasoline demand. In addition، there is a significant relationship between gasoline price، car per capita and trend as explanatory variables of gasoline demand per capita.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحقيق نشان ميدهد علي رغم برتري نسبي روش رگرسيون آماري، دو روش آماري و فازي داراي دقت کافي و عملکرد مناسب در برآورد و پيش بيني تقاضاي سرانۀ بنزين در ايران هستند.
نتايج تحقيق نشان ميدهد علي رغم برتري نسبي روش رگرسيون آماري، دو روش آماري و فازي داراي دقت کافي و عملکرد مناسب در برآورد و پيش بيني تقاضاي بنزين در ايران هستند.
در ادامه ، تابع تقاضاي بنزين با استفاده از مدل هاي رگرسيون خطي آماري و فازي برآورد و تقاضاي بنزين براي سال هاي ١٣٦٠ تا ١٣٨٦ تخمين زده ميشود.
آن ها از روش هاي آماري و تکنيک حداقل مربعات معمولي استفاده کردند و نتايج تحقيقشان نشان ميدهد تعداد خودرو، درآمد ملي و رشد جمعيت عوامل تأثيرگذار بر مصرف بنزين است و قيمت بنزين تأثير چنداني بر مقدار مصرف آن ندارد.
چنانچه اشاره شد، هدف از تحقيق حاضر مقايسۀ عملکرد مدل هاي رگرسيون خطي آماري و فازي در تخمين تقاضاي بنزين در ايران است .
(11) (رجوع شود به تصویر صفحه) اکنون با توجه به تابع تقاضاي بنزين که با روش هاي اقتصادسنجي و فازي به دست آمد، به منظور بررسي عملکرد اين دو روش ، برآورد براي سال هاي ١٣٦٠ تا ١٣٨٦ انجام گرفت و نتايج عددي در ضميمۀ مقاله ارائه شدند.
نتايج تحقيق نشان ميدهد روش هاي رگرسيون آماري و فازي، تفاوت دقت بسيار کمي دارند و داراي دقت کافي در برآورد و پيش بيني تقاضاي سرانۀ بنزين هستند.
Estimating price elasticity of gasoline demand using structural time series models and concept of implicit trend.
Demand for gasoline in Kuwait, Energy Economics.