خلاصه ماشینی:
حال آنکه مضمون سعدی که مورد نظر مؤلف بوده و از مضامینتکراری اشعار اوست در ابیاتی از این قبیل آمده است:{Sتو چه دانی که بر تو نگذشته است#شب هجران و روز تنهاییS}و یا:{Sدرازنای شب از چشم دردمندان پرس#تو قدر آب چه دانی که بر لب جوییS}نیز:{Sتو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد#ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانیS}همچنین:{Sتو را شب به عیش و طرب میرود#چه دانی که بر ما چه شب میرودS}و ابیاتی از این قبیل:از موارد اعجابانگیز این کتاب شرح بیت زیر از سعدی است:{Sبه قیاس در نگنجی و به وصف در نیایی#متحیرم در اوصاف جمال و روی و زیبتS}بیت بالا را مؤلف به این صورت خواندهاند:{Sبه قیاس در نگنجی و به وصف در نیایی#متحیرم در اوصاف جمال و روی زیبتS}و در صفحۀ 99 این کتاب در شرح و تحلیل این بیت نوشتهاند که«متحیرم،یعنی جویندهام،متحیر یعنی قصدکننده و حاصل بیت اینکه:تو قابل مقایسه با هیچ کس نیستی و نمیتوان تو را توصیف کرد.
جالب است بدانیم این بیت از ابیاتی است که به سبب فرط وضوح،در شروح و برگزیدههای غزلیات سعدی شرح نشده است و ایشان که درمعنی اکثر ابیات از شروح مختلف استمداد کردهاند،چون برای این بیتمعنایی در شروح مختلف نمیبینیم،گویا خود خواستهاند معنی کنند!در همین غزل در شرح بیت زیر:(به تصویر صفحه مراجعه شود) {Sتو برون خبر نداری که چه میرود ز عشقت#بدر آی اگر نه آتش بزنیم در حجیبتS}مرقوم فرمودهاند:«یعنی تو ظاهر مرا میبینی و از درون خبر نداری.
» شرح دکتر خطیب رهبر را هم در مورد این بیت میخوانیم:«ایسعدی راهپیمایی در دریای ناپیدا کران عشق سخت دشوار است،باریروز نخست وی را(مراد سعدی است به صنعت التفات از حاضر به غایب)در شکیبا ماندن اندکی تاب و توان بود.