چکیده:
یکی از رویکردهای مطالعه آیات قرآن مبتنی بر تفسیر اجتماعی است. به این فراخور، مباحث مفسران در ادوار مختلف و با تنوع سلایق در تفاسیر وجود دارد. اهمیت چنین رویکردی، ضرورت مطالعه میان رشته ای دانش جامعه شناسی و تفسیر را مضاعف می کند. با این وصف، هدف از نگارش این مقاله، بازسازی علوم انسانی با رویکرد قرآنی و بهره وافر از آموزه های این کتاب آسمانی در روابط انسان می باشد که در بین جوامع انسانی جاری است. بر این اساس، در این مقاله ابتدا به کلیتی از مطالعه میان رشته ای دانش جامعه شناسی و تفسیر قرآن پرداخته شده و در ادامه، مطالعه موردی در این زمینه صورت گرفته و مشخصا درباره موضوعاتی چون تبیین زندگی اجتماعی و قوانین مربوط در قرآن، بررسی ساختاری قوانین جامعه شناختی و نگاه تطبیقی با مصادیق آن در قرآن، مختصات این دسته از قوانین و شرایط تحقق آن از منظر قرآن و بررسی کارکردی این دسته از قوانین از منظر قرآن بحث و بررسی می شود.
One of the approaches to study the verses of the Qur’ān is based on social interpretation. Accordingly، there have been various trends in interpretation in terms of the interpreters’ discourses in different periods. The importance of such an approach doubles the necessity of the interdisciplinary study of sociology and interpretation. In this respect، the present article aims at reconstructing humanities with a Qur’ānic approach and ample use of the teachings of this Revealed Scripture in human relations common among the human communities. On this basis، at first، the interdisciplinary study of sociology and interpretation of the Qur’ān is addressed in its entirety; and further on، a case study has been carried out in this respect and such subjects as elucidation of social life and the relevant laws in the Qur’ān، structural study of sociological laws and comparative perspective with its referents in the Qur’ān، the characteristics of this category of laws and the conditions for their realization from the viewpoint of the Qur’ān، and the functional study of this category of laws from the Qur’ānic viewpoint are particularly discussed and reviewed.
خلاصه ماشینی:
"(همان، 42) تبیین زندگی و قوانین اجتماعی در قرآن آیت الله جوادی آملی در کتاب «جامعه در قرآن» ضمن طرح دیدگاههای مختلف درباره دلیل اجتماعی زیستن انسان و مروری بر دیدگاه علامه طباطبایی، با ارائه تحلیلی عقلی از زندگی اجتماعی مینویسد: «انسان نه مانند فرشته است که معصوم باشد، و نه چون حیوان تا همه همت او پر کردن شکمش باشد، بلکه دارای دو جهت است: یکی حیثیت طبیعی که ذات اقدس الهی آن را به طبیعت طین، حمإ مسنون و گل و لای اسناد میدهد: (إنی خالق بشرا من صلصال من حمإ مسنون)؛ «در واقع من آفریننده بشری هستم که از گل خشکیدهای که از گل سیاه (بدبوی مانده) شکل یافته، گرفته شده است» (حجر/۲۸)، و دیگری حیثیت فطری او که مستلزم فرشته خویی است: (فإذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین)؛ «و هنگامی که او را مرتب نمودم و از روح خود در او دمیدم، پس برای او سجدهکنان درافتید.
در این نگاه ضمن تأکید بر حیات اجتماعی بشر و وجود غیرقابل انکار جامعه بشری با تمام روابط و عناصر تشکیل دهنده آن، قوانینی را میتوان از نگاه قرآن کریم برای آن اثبات نمود که نه تنها از ویژگیهای عمومی قوانین برخوردار است، بلکه ویژگی الهی بودن و قطعیت و استثناناپذیری آن میتواند دریچه نو و کارآمدی را در عرصه مطالعات علل و عوامل قانونمندی تاریخ و جامعه با نگرشی نو و بسیار مترقیانه باز نماید."