چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خلاقیت به معلم بر روی میزان رشد خلاقیت کودکان، انجام شد. روش پژوهش شبه تجربی بود که با استفاده از فرم ب آزمون خلاقیت تصویری تورنس، اجرا گردید.گروه آزمایش شامل شاگردان معلمانی بودند که توسط سازمان سما، در یک دوره ی24 ساعته، آموزش خلاقیت دیده بودند و گروه شاهد، شاگردان آن دسته از معلمانی بودند که آموزشی در راستای خلاقیت ندیده بودند. داده های پژوهش، با بهره گیری از روش t دو گروهی مستقل، بررسی و مقایسه ی میانگین ها، تفاوت معناداری را در سطح اطمینان 99 درصد، در کلیه ی فرضیه های تحقیق، نشان داد. یعنی با 99 درصد اطمینان می توان گفت میزان رشد خلاقیت کودکان پایه ی اول ابتدایی استان خراسان در سال تحصیلی 89-88 که تحت تعلیم معلمان آموزش خلاقیت دیده بوده اند نسبت به کودکانی که معلمان شان آموزش خلاقیت ندیده بودند، بیشتر است که به لحاظ آماری این تفاوت معنـادار می باشد.
This study investigated the effects of creativity training to teachers on growth of children's creativity. The method was quasi-experimental that was conducted by form B visual creativity Torrance test. The experimental group consisted of students of teachers who were organized by Sama، a 24-hour period، creativity training، and Control group، were students of those teachers who were not seen any creativity training. Survey data، evaluated by the two independent t groups، and comparison of the mean showed significant difference at 99% confidence level at all research hypotheses. It means by 99% confidence، creativity growth of children in first grade of primary schools in Khorasan province in the academic year 88-89 that trained by teachers who had creativity training is greater than those children that their teachers hadn't any creativity training and this difference is statistically significant.
خلاصه ماشینی:
"چون t مشاهده شده بزرگتر از مقدار بحرانی است، فرض صفر رد میگردد، یعنی در این پژوهش با اطمینان 99 درصد میتوان گفت: میزان رشد خلاقیت(از نظر مؤلفهی اصالت) در کودکان تحت تعلیم معلمان آموزشدیده در زمینهی رشد خلاقیت، بهطور معناداری نسبت به کودکانی که معلمانشان آموزش ندیدهاند، بالاتر است.
چون t مشاهده شده بزرگتر از مقدار بحرانی است، فرض صفر رد میگردد، یعنی در این پژوهش با اطمینان 99 درصد میتوان گفت: میزان رشد خلاقیت(از نظر مؤلفهی انعطافپذیری) در کودکان تحت تعلیم معلمان آموزشدیده در زمینهی رشد خلاقیت، به طور معناداری نسبت به کودکانی که معلمانشان آموزش ندیدهاند، بالاتر است.
چون tمشاهده شده بزرگتر از مقدار بحرانی است، فرض صفر رد میگردد، یعنی در این پژوهش با اطمینان 99 درصد میتوان گفت: میزان رشد خلاقیت(از نظر مؤلفهی سیالی) در کودکان تحت تعلیم معلمان آموزشدیده در زمینهی رشد خلاقیت، به طور معناداری نسبت به کودکانی که معلمانشان آموزش ندیدهاند، بالاتر است.
چون tمشاهده شده بزرگتر از مقدار بحرانی است، فرض صفــر رد میگردد، یعنی در این پژوهش با اطمینان 99 درصـد میتوان گفت: میزان رشد خلاقیت(از نظر مؤلفهی بسط) در کودکان تحت تعلیم معلمان آموزشدیده در زمینهی رشد خلاقیت، به طور معناداری نسبت به کودکانی که معلمانشان آموزش ندیدهاند، بالاتر است.
در نهایت، با توجه به نتایج حاصله، خوشبختانه پژوهش فعلی به نتیجهی مطلوبی منجر شد و با اثبات تمام فرضیههای اصلی و فرعی نشان داد که میزان رشد خلاقیت کودکان کلاس اولی تحت تعلیم معلمان آموزشدیده در زمینهی رشد خلاقیت، نسبت به کودکانی که معلمانشان در این زمینه، آموزشی ندیدهاند، با سطح اطمینان 99 درصد بالاتر است و تفاوت موجود بین گروه آزمایش و کنترل معنادار میباشد و نتایج با سطح اطمینان 99 درصد به جامعهی آماری پژوهش که کودکان پایهی اول ابتدایی استان خراسان میباشند، قابل تعمیم است."