چکیده:
زمینه: یکی از اهداف مشترک نظامهای آموزشی در سراسر دنیا به رشد شخصیت خلاق مربوط میشود، شخصیتی که بتواند به آسانی خود را با جامعه امروزی که دستخوش تغییرات سریعی است، وفق دهد.
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر به کارگیری روش های تدریس خلاق بر خلاقیت دانش آموزان اجراگردید.
روش: شبه تجربی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش
شامل 240 نفر دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی بود که به طور مساوی به گروه آزمایش یعنی
دانش آموزان مدارس سما ( 120 نفر) که معلمانشان برای به کارگیری روشهای تدریس خلاق دوره
آموزشی دیدند و گروه گواه ( 120 نفر) تقسیم شد. جهت گردآوری اطلاعات و اندازه گیری سطح
خلاقیت دانش آموزان، در مرحله پیش آزمون، از فرم الف خلاقیت تصویری تورنس و در مرحله
پس آزمون ، از فرم ب خلاقیت تصویری تورنس برای هر دو گروه استفاده شد. داده های پژوهش با بهره گیری از روش t دو گروهی مستقل مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه در چهار مولفه خلاقیت(سیالی، انعطاف پذیری ، اصالت و بسط) وجود دارد. با اطمینان 99 درصد میتوان گفت میزان رشد خلاقیت دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بیشتر است.
نتیجه گیری: کاربرد روش های تدریس خلاق ، خلاقیت دانش آموزان را رشد می دهد.
Background: One of the most common goals of the education systems
throughout the world refers to the development of a creative personality
that could easily adapt to the fast changes that the modern society
undergoes to.
Objective: This research was carried out to investigate the impact of
applying creative instructional methods on the improvement of pupils'
creativity at elementary schools.
Method: This research was run in the context of a quasi-experimental
design containing a pre-test and a post-test with a control group. The
sample population was composed of 240 fourth grade pupils of
elementary schools who were equally distributed into an experimental
group, whose teachers were educated to apply creative instructional
methods having 120 participants and a control group of 120 subjects. To
collect the data and measure the level of pupils' creativity, the Torrance
Figural Test A was administered to both groups before the treatment and
the Torrance Figural Test B of creative thinking was administered to both
groups after the treatment process. The data were analyzed and evaluated
running an Independent sample t-test.
Result(s): Results showed a meaningful difference between the
experimental and the control groups in four components of creativity
including Fluency, Flexibility, Originality and Elaboration. It means, by
99% confidence, the creativity improvement of the students in the
experimental group was greater than the control group.
Conclusion: Applying creative instructional methods improved
creativity of the pupils.
خلاصه ماشینی:
"تأثیر به کارگیری روش های تدریس خلاق بر خلاقیت دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی استان گلستان در سال تحصیلی 91- 90 1 پریچهر جبلی آده 2 عبدالرضا سبحانی 3 تاریخ دریافت: 28/05/91 تاریخ پذیرش: 25/09/91 چکیده برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد با همین عنوان است.
شریفی و داوری (1388) پژوهشی با عنوان «مقایسه تأثیر سه روش پرورش خلاقیت در افزایش خلاقیت دانش آموزان پایه دوم راهنمایی» انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که تفاوت میان نمرات پیش آزمون و پس آزمون همه گروه ها به جز گروه گواه، معنادار است.
یافتهها یافتههای پژوهش در قالب پنج جدول و یک نمودار به شرح زیر تنظیم شده است: فرضیه اول پژوهش به کارگیری روشهای تدریس خلاق بر خلاقیت دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی مدارس استان گلستان تأثیر معنادار دارد.
میانگین خلاقیت دانش آموزان گروه آزمایش و گواه در پس آزمون (فرضیه اول) فرضیه دوم پژوهش به کارگیری روش های تدریس خلاق بر سیالی ذهنی دانش آموزان چهارم ابتدایی مدارس استان گلستان تأثیر معنادار دارد.
فرضیه سوم پژوهش به کارگیری روشهای تدریس خلاق بر انعطاف پذیری ذهن دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی مدارس استان گلستان تأثیر معناداری دارد.
فرضیه پنجم به کارگیری روش های تدریس خلاق بر توانایی بسط ذهنی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی مدارس استان گلستان تأثیر معنادار دارد.
بحث و نتیجه گیری نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که استفاده از روشهای تدریس خلاق موجب افزایش خلاقیت در دانش آموزان شده است این تفاوت به صورت معناداری بین گروههای آزمایش و گواه به اثبات رسید."