چکیده:
غیرساده حرکتی در زبان فارسی [1] ندا ازکیا [2] فرهاد ساسانی [3] آزیتا افراشی [4] تاریخ دریافت: 5/10/90 تاریخ تصویب: 18/3/92 چکیده با توجه به وجود مفهوم حرکت در همه زبانهای دنیا، برخی از زبانشناسان ازجمله لئونارد تالمی تلاش کردهاند نشان دهند این مفهوم به شکلهای مختلف در زبانهای مختلف رمزگذاری میشود. بر همین اساس، کوشیدهاند زبانها را به ردههای مختلف تقسیمبندی کنند. به این ترتیب، خود مفهوم حرکت به دو صورت فعل ساده و فعل غیرساده تجلی مییابد. با توجه به بحثبرانگیزبودن مقوله فعل، بهویژه فعل غیرساده، در زبان فارسی، در مقاله حاضر تلاش شده است تا توصیفی از فعلهای حرکتی غیرساده در چارچوب الگوهای واژگانیشدگی ارائه شود و از منظری معنایی و شناختی تبیین گردد. بر این اساس، مشخص شد برروی پیوستاری از نهایت واژگانیشدگی تا نهایت قمرمحوری، برخی از فعلهای غیرساده مانند فعلهای ساده در قطب واژگانیشدگی جای میگیرند و بقیه آنها براساس میزان زایایی و رفتار نحویشان، برروی این پیوستار پراکنده میشوند. واژههایکلیدی: فعل غیرساده، فعل حرکتی، زبان فارسی، واژگانیشدگی [1] نوشته حاضر تقدیم میگردد به خاطره استاد گرامی دکتر علیمحمد حقشناس [2] دانشآموخته دکتری زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران؛ n_azkia@yahoo.com [3] دانشیار، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء(س)؛ fsasani49@yahoo.com [4] دانشیار، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ a.afrashi.ling@gmail.com
خلاصه ماشینی:
به این ترتیب ، خود مفهوم حرکـت بـه دو صـورت ١ نوشتۀ حاضر تقدیم می گردد به خاطرة استاد گرامی دکتر علی محمد حق شناس ٢ دانش آموخته دکتری زبان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران ؛ n_azkia@yahoo.
در این صورت ، زبان ها به دو دسـته تقسـیم مـی شـوند: نخسـت آنهـایی کـه عنصر معنایی جهت در داخل ریشۀ فعلی آنها جای می گیـرد و بـه آنهـا گونـۀ فعـل محـور١ اطلاق می شود؛ و دوم آنهایی که عنصـر معنـایی جهـت در آنهـا از طریـق عنصـر حاشـیه ای فعل ، یعنی قمر بیان می گردد، و به آنها گونۀ قمرمحـور اطـلاق مـی شـود (تـالمی ، ٢٠٠٠ب : ١١٧).
از زبان شناسان ایرانـی نیـز مـی تـوان بـه افـراد ذیـل اشـاره کـرد: کاشـف (١٣٢٩)، همــایون فــرخ (١٣٣٨ : ٢٤١)، خیــام پــور (١٣٤٤)، فرشــیدورد (١٣٤٧ :١١٩)، ناتــل خــانلری (١٣٦٩ : ١٦-٧)، باطنی (١٣٧٠[ ١٣٤٨] : ١٣٦-١١٠)، صـادقی (١٣٨٠ [١٣٤٩] : ١٤١-١٣٣)، شیرزاده فرشچی (١٣٥٠)، شریعت (١٣٥٠: ٩٩-٩٧)، قریب و دیگـران (١٣٥٠ : ١٠٥-١٠٤)، صــادقی و ارژنــگ (١٣٥٥)، صــدریا (١٣٥٦)، بــاطنی (١٣٥٧)، طبائیــان (١٩٧٩)، بشــیری (١٩٨١)، برجسته (١٩٨٣)، قدیمی (١٣٧٠)، احمدی گیوی و انوری (١٣٧٥: ١٨)، دبیرمقـدم 1 Kroeber 2 Sapir 3 Platts 4 Ranking 5 Baker 6 Spencer 7 Mace 8 Muller Text [14] ed.
خانلری (١٣٦٥) معتقـد است که از قرن ١٣، اجزای فعلی صورتی همکردی یافته و گونـه هـای غیـرسـاده جـایگزین گونه های ساده شده است و بسیاری از صورت های ساده امروزه در قالب فعل های غیرسـاده بیان می گردد؛ برای نمونه گریه کرد به جای گریست و یا فعـل حرکتـی سـرخـورد بـه جـای سرید.