چکیده:
این تحقیق به مطالعه کتابهـای درسـی فارسـی وانگلیـسی عمـومی کـه درسـطوح مختلـف آموزشی درایران استفاده می شودمی پردازدتامتون خواندنی دراین کتاب هاازنظربلاغی بررسی شود. بدین منظور،بیش از ١٠٠نمونه متن نظری ١وتفسیری /آگاهی دهنده ٢درکتب فارسی وانگلیسی انتخاب شده وموردتحلیل محتواقرارگرفته اسـت . تحلیـل محتـوای بلاغـی متون انگلیسی درکتب انگلیسی نشان دادکه بیشترآنهـاازسـاختارسـه بخـشی مقدمـه ،بدنـه و نتیجه پیروی می کنندوالگوی غالب درآنهاالگوی استنتاجی (قرارگرفتن ایـده اصـلی دراول متن ) است . درموردمتون فارسی ،تحلیل محتوانشان دادکه بعضی ازمتون دراین کتاب هـااز ساختارسه بخشی پیروی نمی کنندوهمچنین عبارت ایده نویسنده درایـن مـتن هـاجایگـاه متفاوتی دارد. علی رغم اینکه الگوی غالب درکتب فارسی همان الگوی استنتاجی ،شبیه الگوی اصلی فارسی وانگلیسی است ،امانبودعبارت پیش نمایش ٣دراین متون نشان می دهـدکـه هنوزبرداشتی فرهنگی درموردالگوی استنتاجی درمتون خواندن درکتب فارسی وجوددارد.
خلاصه ماشینی:
تجزیه وتحلیل معانی بیان متون خواندن درکتب فارسی و انگلیسی باتأکیدبرتحلیل معانی بلاغی مقابله ایـانتقادی دکترمرضیه رفیعی * چکیده این تحقیق به مطالعه کتابهـای درسـی فارسـی وانگلیـسی عمـومی کـه درسـطوح مختلـف آموزشی درایران استفاده می شودمی پردازدتامتون خواندنی دراین کتاب هاازنظربلاغی بررسی شود.
مروری برادبیات تحقیق نتایج به دست آمده ازتحقیقات انجام گرفته درحوزه معـانی بیـان مقابلـه ای بـین فارسـی و انگلیسی نشان می دهدکه ساختارپیش نمونه معانی بیان درزبان فارسی بـه صـورت خطـی ، منطقی واستنتاجی شناخته شده است (رشیدی ودستخزر، ٢٠٠٩).
درتحقیقی برای بررسی تشخیص نوع الگوی معانی بیان بین فارسـی وانگلیـسی در نگارش های استدلالی ،رشیدی ودستخزر (٢٠٠٩) ساختارالگوهای این نوع نگارش راکـه دانش آموزان فارسی زبان به دوزبان انگلیـسی وفارسـی نوشـته بودنـد،مقایـسه کردنـد.
این الگوهارامی توان به صـورت الگـوی ٤(متـون ٥، ٢٩، ٣٠و ٤٣) باجمله ایده اصلی دراول پاراگراف مقدمه ؛الگوی ١٠(متن ٣٢) باجملـه ایـده اصـلی درپاراگراف های بدنه به همراه بازگویی آن درپاراگراف نتیجه گیری ؛الگوی ٦(متـون ٤، ٢٧، ٤١و ٤٢) باعبارت نظرنویسنده درپاراگراف های بدنه ؛الگوی ٨(متون ١١، ٥٥و ٥٨) باعبارت نظرنویسنده درپـاراگراف هـای بدنـه وبـازگویی آن درپـاراگراف نتیجـه گیـری شــناخت .
ایـن یافتـه برخلاف آن نتـایجی اسـت کـه قـبلاًدرالگوهـای فارسـی مـشاهده شـده بـود (رشـیدی و دستخزر، ٢٠٠٩) که درآن دانش آموزان فارسی زبان ازیک الگوی اسـتنتاجی درنگـارش خودپیروی می کردند،یعنـی آنهـاایـده اصـلی رادرپـاراگراف اول ونظـرنویـسنده رادر پاراگراف نتیجه گیری عنوان می کردند.
“Transfer of L1 organizational patterns in argumentative writing of Iranian EFL students: Implications for contrastive rhetoric”.
“A comparison of English and Persian organizational patterns in the argumentative writing of Iranian EFL students”.