چکیده:
نیاز به رهبری مؤثر در سطح سازمانی آشکار وجدی است.رهبران مؤثر آنانند که کارهای
خوب انجام میدهند.از دیدگاه نویسنده، از این رهبران با عنوان رهبر بصیر یاد شده و
وی تئوری خود را نظریه رهبری بصیر نام نهاده است.در این نظریه، رهبر، وضعیت و رفتار
وی بطور تعاملی مورد بررسی قرار میگیرد. در این نظریه، رهبر، دارای سه عنصر اساسی
است:1-ویژگیهای شخصیتی لازم و مهارتهای ادراکی و پیش در آمدهایی برای ورود به فعالیت
ایجاد یک بصیرت2-درک ابعاد زمینهای کلیدی بصیری سازمانی3-توانایی رهبر برای تدوین و تبیین بصیرترهبری بصیر، در این مقاله، دارای ویژگیهای خاص و مهارتهای چهارگانه ذیل دانسته
شده است:
خلاصه ماشینی:
"در این نظریه، رهبر، دارای سه عنصر اساسی است: 1-ویژگیهای شخصیتی لازم و مهارتهای ادراکی و پیش در آمدهایی برای ورود به فعالیت ایجاد یک بصیرت 2-درک ابعاد زمینهای کلیدی بصیری سازمانی 3-توانایی رهبر برای تدوین و تبیین بصیرت رهبری بصیر، در این مقاله، دارای ویژگیهای خاص و مهارتهای چهارگانه ذیل دانسته شده است: 1-ابزار بصیرت از طریق رفتار نه بیان 2-توضیح بصیرت برای دیگران 3-گسترش بصیرت 4-تعمیق بصیرت (1)-این مقاله فصل پنجم از کتاب ذیل است: evisulE ehT,pihsredaeL citamsirahC;late dna A.
(4) هدف این فصل از کتاب حاضر (5) این است که از دید مثبت، تحقیقات جالبی (6) را که با هدف درک و توسعه رهبری در سطح سازمانی (7) در دست انجام است، مورد توجه قرار دهد و در این تلاش سهیم باشد.
دومین عامل رهبری با بصیرت، که برای رهبران ضروری است، درک ابعاد زمینهای کلیدی (19) بصیرت سازمانی (20) است؛عواملی که باید در یک بصیرت در نظر گرفته شوند تا آن بصیرت سازمان را به سمت آیندهاش هدایت کند.
(7) دومین مهارت ادراکی، توضیح بصیرت (8) برای دیگران است که روشن ساختن ماهیت بصیرت در زمینه اقدامات مورد نیاز و هدفها، و انجام چنین کاری از طریق بیان روشن و ارتباط نوشتاری (9) است؛بطور مثال اگر مدیر ارشد نتواند بصیرت خویش را برای مدیر برنامهریزی (10) روشن کند، عدم اطمینان مداوم (11) نسبت به مراحلی خاص، و در حل (12) مسائل و موارد، خودر رانشان میدهد.
رهبر بصیر باید بتواند چگونگی اقدامات مورد نیاز را برای اینکه اجزای این بصیرت با هم متصل شوند تا به اهدافی که تعریف شده یا بطور ضمنی با بصیرت ارائه شدهاند، تشریح کند."