چکیده:
یکی از پرسشهای چالشانگیز و باسابقه در عرصه پژوهشهای قرآنی این است که آیا قرآن با سیاست در ارتباط است؟ اهمیت این پرسش از آن روست که قرآن کریم مهمترین منبع قوانین و احکام اسلامی است و هر گونه پاسخ مثبت یا منفی به این پرسش در پاسخ به پرسش پیوند اسلام یا دین با سیاست سهم به سزایی خواهد داشت. در این میان برخی نویسندگان بر این پندارند که قرآن به طور کامل با سیاست بیگانه است و برای تایید این نگره دلایلی یادآور شدهاند. این نوشتار در صدد است با ذکر اهم این دلایل و نقد آن و با نشان دادن پیوند اندیشه سیاسی ـ حکومتی امام خمینی با آیات قرآن کریم، بطلان و سستی نگره بیگانگی را آشکار ساخته و وجود پیوند میان قرآن با سیاست را نمایان کند.
خلاصه ماشینی:
آموزههای قرآنی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره 21، بهار ـ تابستان 1394 نقدی بر نظریه بیگانگی قرآن با سیاست(با الهام از اندیشه سیاسی امام خمینی() 1 ( علیاکبر رستمی 2 ( محمد واعظزاده خراسانی 3 ( محمد امامی 4 چکیده یکی از پرسشهای چالشانگیز و باسابقه در عرصه پژوهشهای قرآنی این است که آیا قرآن با سیاست در ارتباط است؟ اهمیت این پرسش از آن روست که قرآن کریم مهمترین منبع قوانین و احکام اسلامی است و هر گونه پاسخ مثبت یا منفی به این پرسش در پاسخ به پرسش پیوند اسلام یا دین با سیاست سهم به سزایی خواهد داشت.
نقدی بر دلیل سوم الف) تناقضگویی در برداشت از آیات عبدالرزاق برای اثبات دلالت آیات قرآن بر بیگانگی رسالت انبیا با سیاست تلاش زیادی کرده است، با وجود این، دلالت روشن برخی آیات بر وجود ارتباط میان رسالت با سیاست به قدری عیان است که وی را دچار سردرگمی و تناقضگویی نموده است؛ برای مثال، وی قبلا با استناد به آیه ( وما محمد إلا رسول( (آل عمران/ 144) و آیه ( وما علی الرسول إلا البلاغ( (عنکبوت/ 18) ادعا نمود که وظیفه پیامبر اکرم( فقط ابلاغ و رساندن پیام است نه تشکیل حکومت چنان که گفت: قرآن تصریح میکند که محمد( جز رسولی که بعد از رسولان دیگر آمده نیست.