چکیده:
نکاح معاطاتی آن است که با قصد انشاء زوجیت شرعی، به واسطة فعلی که عرفا دلالت بر نکاح کند، انشاء عقد شود؛ درحالیکه زنا، مقاربت بدون قصد انشاء زوجیت شرعی است. مشهور فقیهان با اینکه برای لفظ طریقیت قائل هستند، نکاح معاطاتی را به دلیل اجماع باطل دانسته و گاهی آن را مساوی با زنا دانستهاند. به نظر میرسد که عمده دلیل ایشان به موجود نبودن مصداق فعلی عرفی صریح در قصد انشاء نکاح برمیگردد و دو دلیل اجماع و احتیاط که بیشتر فقیهان با تمسک به آنها لفظ را در عقد نکاح لازم میشمارند، صرفا به سبب صراحت لفظ در اعلام اراده است. دستاورد این پژوهش توصیفی-تحلیلی این است که نکاح معاطاتی مشروع است و ادلة صحت نکاح نیز شامل آن میشود. البته، مصادیق قابل پذیرش برای عرف باید جستجو شود.
Mu’atat marriage is a marriage contract without the special wording in which a certain action proves the marriage takes place، while adultery is an intercourse without any contract. Mu’atat marriage means when some action which is conventionally considered as a sign of marriage serves as a base to establish the marriage. Although most Fuqaha consider the special wording only a means to a lawful marriage، they have regarded mu’atat marriage as invalid. They sometimes believe that it amounts to adultery and sometimes refer to the general consensus in this respect. However، it seems that the major reason is the lack of a publicly-accepted action which stipulates the marriage، and the consensus and caution which have caused most Fuqaha to consider the wording so crucial to marriage is just because of the fact that the explicit wording clearly indicates the will to do an action.
The present study has examined and analyzed the relevant reasoning and thereby has concluded that mu’atat marriage matches the rules and differs from adultery. The principles of a lawful marriage also confirm it. Nevertheless، it needs conventionally-acceptable evidence. Conventionally، the marriage ceremony greatly contributes to the authority of the society and family and discriminates a lawful marriage from an unlawful one.
خلاصه ماشینی:
"این مطلب نشان میدهد که نکاح با صیغه (انشاء لفظی) یا بالفعل (معاطاتی) غیر از زناست (مکارم شیرازی، ١٤٢٤ق ، ج ١، ص ٩٩) گفته میشود که حتی در صورتی که به وسیلۀ فعل وطی نیز قصد نکاح صحیح (نه زنا) دارند، گرچه قبل از تحقق زوجیت اتفاق میافتد و تکلیفا حرام است ، اما وضعا سبب تحقق نکاح میشود و اگر این مبنا پذیرفته نشود، فعل وطی عرفا دلالت بر نکاح ندارد و در تعریف و قاعده نکاح معاطاتی به انشاء زوجیت با فعلی که عرفا مصداق نکاح معاطاتی باشد، خللی وارد نمیکند؛ زیرا وطی سبب عرفی و عقلایی برای ازدواج نیست (خمینی، ١٤٢١ق ، ج ١، ص ٢٦٧ و ٢٦٨).
مانند اینکه زن جهیزیه بخرد و آن را به منزل مردی که قصد ازدواج با وی را دارد ببرد یا اموری که در عرف های مختلف دلالت بر همین معنا مینماید» (خمینی، ١٤٢١ق ، ج ١، ص ١٨٠)؛ بنابراین بایسته نیست که هر کجا لفظ أنکحت و زوجت در بین نباشد، مصداق زنا باشد بلکه مفهوم نکاح أعم است از اینکه با لفظ باشد یا با غیر لفظ ، حتی اگر طرفین تصمیم بگیرند که لفظی در کار نباشد و نکاح به همان نفس وطی صورت بگیرد، باز صحیح است ، در این صورت وطی حرام است ؛ زیرا أنکحت و زوجت نگفته اند ولی مانعی در صحت نکاح با إنشاء آن به نفس وطی وجود ندارد و میتوانند با هم ازدواج کنند؛ زیرا درست است که وطی محرم است ولی سبب محرم باعث نمیشود که فعل محقق نشود؛ یعنی اگرچه در فرض مذکور زنا حرام است ، ولی با همان زنا نکاح محقق میشود (نوری همدانی، ١٣٩٠)."