چکیده:
آیین گنوسی درحقیقت مذهبی است عرفانی که نحلههای گوناگونی از جمله مانویت، صابئین ماندایی، طریقه شمعون، والنتین، بازیلیدیس، مرقیون و... را شامل میشود. گنوسیان دارای دیدگاههای ثنوی بودند و جهان مادی را آفریده خدای شر میدانستند. پایه و اصل اساسی عقاید گنوسی این نکته است که روح انسان در این دنیا اسیر است و راه نجات و رهایی او دستیابی به گنوس یا همان معرفت نجاتبخش است، که فرستادگان الهی و منجیان آسمانی برای انسان به ارمغان میآورند، و راه کسب این گونه معرفت قلب است نه عقل. این عقیده در عرفان اسلامی نیز یکی از مهمترین و اساسیترین نکات به شمارمیرود، و مشابهت فراوانی در دیدگاه معرفتشناسانه گنوسی و اسلامی وجود دارد. این اهمیت و مشابهت از بررسی دو واژه «گنوس» و «عرفان» که هر دو به معنی معرفت است آشکارتر میگردد.
خلاصه ماشینی:
الگوهای مشترک در فرقه های گنوسی که از راه مطالعات پدیدارشناسی به دست آمده عبارت است از: دوگانه باوری بنیادی اصول متضاد، خواه شریک در ابدیت (ابدی بودن ) باشند خواه نباشند، اسطوره هبوط روان ، تابش روشنی آسمانی ، در جهان بیگانه بودن که مبین احساس تبعید و تمایل به رهایی از زندان تن یا جسم مادی است ، گنوسیس رهاییبخش که انسان توسط آن بر طبیعت اصلی خویش آگاهی می یابد و بنابراین رستگار 3 می شود و این رستگاری ورود مجدد به جهان خدایی آغازین است .
آیین گنوسی بر پایه تضاد روح و ماده قرار دارد و از نظر آنها خدای بزرگ و متعال جهان مادی را نیافریده است بلکه این آفرینش کار خدایی است که در مراتبی بسیار پایین تر 1.
» عارف مسلمان نیز در تلاش رسیدن به معرفتی عمیق تر نسبت به خداوند است ، از این رو، سعی در شناخت پدیده های جهان مادی دارد تا بدین وسیله به شناخت صفات الهی دست یابد، زیرا ذات الهی قابل شناخت نیست .
Ruth, Gnosticism and Later Platonism: Themes Figures and Texts, Society of Biblical Literature, 2000, p.
٥. معرفت اشراقی فلاسفه یونان و الهی دانان مسیحی بر این عقیده اند که اگرچه ذات خداوند قابل شناسایی نیست اما ذهن و اندیشه انسان از طریق دلایل و توضیحات منطقی می تواند تا حدی خدا را بشناسد.
از دید عارفان مسلمان نیز معرفت آغاز راه عرفان است ، اما نه معرفتی که از طریق عقل و علم و کتاب حاصل میشود.