چکیده:
هدف از جستار کنونی، بررسی راهحل هگل در برخورد با ثنویت ذهن و عین دکارتی است. معنای چنین دوگانگیای این است که ما در امر شناخت با دو قلمرو جداگانه و کاملا مباین با یکدیگر روبهرو هستیم: قلمرو اندیشهها، باورها، مفاهیم و ذهنیات و قلمرو بیرونی که حاوی اعیان و اشیاء بیرونی است که قلمرو نخست به آنها ارجاع میدهند و معطوف میگردند. به اعتقاد هگل، ثنویت دکارتی ناشی از یک اشتباه مقولهای است و اساسا نقطهی آغاز سوبژکتیویسم از همان بنیاد غلط است. هگل معتقد است که یک فلسفهی «اصیل» میتواند بر این دوگانگی غلبه کند؛ او با طرح اندیشه «مطلق» (Absolute) و ایده اینهمانی در عین تفاوت تلاش کرد از این دوراهی(dichotomy) فلسفی، برونشویی بیابد. او همچنین باور دارد که فلسفه نقش مهمی در نظریهپردازی «راجع به جهان واقعی» دارد. هگل با تبیین نحوهی شکلگیری آگاهی، به ما نشان میدهد که این تضاد در درون «ساختار آگاهی» است و با اتخاذ رویکرد درست در تبیین مسأله ذهن/عین از منظر پدیدارشناسانه میتوان ادیسهی روح را در دل واقعیت نشان داد.
خلاصه ماشینی:
بدين ترتيب مشاهده ميکنيم که انديشه ي دوآليستي دکارت در اخلافش تداوم پيدا ميکند و در اصل اين نظريه را از انحصار دکارت خارج ميسازد؛ چرا که پايه و اساسي که دکارت گذاشته در فيلسوفان بعدي نيز تداوم پيداکرده و دوگانگي ذهن و عين که يکي از معضلات فکري- فلسفي است ، نه تنها هنوز حل ناشده باقيمانده بلکه گره هايي هم به آن افزوده شده است .
١- ذهن و عين در مرحله يقين حسي هگل در پديدارشناسي روح بر اين باور است که دانش با تجربه حسي آغاز ميشود، اما صرفا وابسته به آن نيست .
٢- ذهن و عين در مرحله ي ادراک حسي تا اينجا دريافتيم که ابژه از سويي به واسطه ي متعين بودنش ، اقدام به نفي ديگري مي کند و خود را يگانه نشان ميدهد و از سوي ديگر به دليل ويژگيهاي «افزون بر آن » دچار نوعي کثرت ميشود؛ اما عامل اين کثرت چيست يا کيست ؟ هگل در اين باره مينويسد: ابژه در تعين يافتگيهاي محضش ، يا در تعين يافتگيهايي که بنا بود تا هستي ذاتياش را تشکيل دهند، دقيقا با همان قوتي شکست ميخورد که در هستي حسياش شکست خورده بود.
در واقع هگل با تيزبيني تمام به مفهومي دست مييابد که هم در علم معمول زمانه اش (فيزيک نيوتني) مهم ترين و کليدي ترين مفهوم و حقيقت براي فهم جان و جهان است و هم ميتواند آگاهي را در مرحله ادراک حسي به مرحله بعدي گذار دهد و ديالکتيک ذهن و عين به صورت و در شکل و شمايل عميق تر و ملموس تري تداوم پيدا کند.