چکیده:
سورن کرکگور، یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان و الاهیدانان مسیحی در قرن نوزدهم بود. او در خصوص نسبت میان ایمان و عقلانیت دیدگاهی را طرح کرده که امروزه مورد توجه بسیاری از الاهیدانان و فیلسوفان قرار گرفته است. او با داشتن تفسیر خاصی از ایمان در تلاش بود تا نشان دهد، ایمان، یک شور و حقیقتی انفسی است که با مقولات آفاقی و دلایل عقلی نمیسازد. وی به دنبال آن بود که اثبات کند، ایمان فراسوی عقل و در تنش با عقل است و برای اثبات این دو ادعای خود از سه برهان تقریب و تخمین، برهان تعویق و برهان شورمندی بهره گرفت. این مقاله بر آن است تا به دو پرسش اساسی در خصوص اندیشهی کرکگور در باب نسبت ایمان و عقلانیت پاسخ دهد: نخست اینکه کرکگور بر چه مبنایی اثبات میکند که ایمان فراسوی عقل و در تنش با آن قرار دارد؟ و دوم، آیا این نگاه کرکگور به مسئلهی ایمان و عقل موجه و قابل پذیرش است؟
خلاصه ماشینی:
به عقيده ي کارل کخ (Carl Koch) مرحله ي ديني کرکگور دربردارنده ي دو نکته ي بسيار مهم است که از آن ها ميتوان به ماهيت دين و سرشت ايمان دست پيدا کرد: اول ، از آن جا که مرحله ي ديني يکي از مراحل زندگي است ، پس ميتوان بدين نتيجه رسيد که نبايد دين را همچون متني در نظر گرفت که تنها احکامي را صادر ميکند و با حيات هيچ نسبتي ندارد.
182) به گفته ي کرکگور، آموزه ي اساسي ايمان يعني تجسد در چشم يهوديان ، گناه ، در چشم يونانيان ، حماقت و در نگاه اهل تفکر، امري محال به نظر ميآيد و با اين وجود مسيحيت از فرد ميخواهد به اين امر محال و نامعقول اعتقاد آورد؛ اعتقادي که در نهايت شورمندي و شور و شوق باشد و از سير باطني سرچشمه گيرد(به نقل از هيوود، ١٣٨٦: ٢٠٥).
از آن رو که عقل و منطق با روش آفاقي به دنبال اثبات مسائل علمي هستند، از اين روش نميتوان براي درک خدا استفاده نمود؛ زيرا خدا شيء نيست که بتوان وجود يا عدم وجود او را ثابت کرد؛ بلکه در نگاه کرکگور، خدا همچون وجود يا عامل زنده اي است که خود را در حيات ما ظاهر ميسازد(هوردرن ، ١٣٦٨: ٩٧).
کرکگور با اين دليل که ايمان فراتر از عقل است ، به دنبال آن است که نشان دهد ايمان با شورمندي گره خورده و از همين روست که دلايل خاص خود را دارد که براي عقل قابل فهم نيست ؛ اما به نظر ميرسد، او در اين جا بين قبول نظري ايمان و تعهد عملي به انجام وظايف اين ايمان خلط کرده است .