چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علی بین سن شروع بازی های رایانه ای، جایگاه اجتماعی- اقتصادی، سبک های فرزندپروری، اعتیاد به بازی های رایانه ای و عملکرد تحصیلی انجام شده است. تعداد 254 نفر از دانش آموزان پسر پایه دوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های سبک های فرزندپروری (PSI) و اعتیاد به بازی های رایانه ای (CGA) از آنیوتاورن (2008) و پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات جمعیت شناختی بود. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده معناداری اثر مستقیم سن شروع بازی های رایانه ای و جایگاه اجتماعی اقتصادی دانش آموزان بر دانش قبلی و اعتیاد آنان به بازی های رایانه ای بود (2 t> و ، β=0.25 و ، β=0. 58 و β=0.27 ). همچنین، اثر مستقیم سبک فرزندپروری قاطعانه بر دانش قبلی و اعتیاد به بازی های رایانه ای معنادار بود (2 t> و β=0.14 و β=0.12 )، اثر مستقیم سبک فرزندپروری سهل انگارانه بر اعتیاد به بازی های رایانه ای (2 t> و (β=0.27 و اثر مستقیم سبک فرزندپروری بی توجه بر دانش قبلی دانش آموزان نیز معنادار بود. (2 t> و β=0.28 ). دانش قبلی نیز نقشی واسطه ای در ارتباط بین سن شروع بازی های رایانه ای، جایگاه اجتماعی- اقتصادی و سبک فرزندپروری قاطعانه با عملکرد تحصیلی داشت( β=0.81، t=19.37 ). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که والدین با سبک فرزند پروری قاطعانه از طریق ایجاد و توسعه مهارت های خود کنترلی و مدیریت زمان در فرزندان خود ، احتمال وابستگی آنان به بازی های رایانه ای را کاهش می دهند
خلاصه ماشینی:
و اين به نوبه خود منجر به کاهش فرصت آنان براي پـرداختن بـه امـور و تکاليف درسي و تحصيلي منجر ميشـود (فـرم٥، ٢٠٠٣)؛ بـه طـوري کـه هـم اکنـون افـت تحصيلي يکـي از نگرانـيهـاي عمـده والـدين و مربيـان در رابطـه بـا وابسـتگي و اعتيـاد بـه بازيهاي رايانه اي در ميان کودکان و نوجوانان است ، زيرا چنين بازيهايي با ايجاد فضـايي 1-Funk 2-Kirsh 3-Chun & Chen 4-Taylor & Keeter 5-Formme جذابتر در مقايسه با انجام تکاليف درسي، باعث تداخل در عملکردهاي درسـي و تحصـيلي ميشوند (ويتي و مک لافلين ١، ٢٠٠٧؛ داگلاس و جنتيل ٢، ٢٠٠٩؛ پارکر٣، ٢٠٠٩).
يکي از عوامل رواني - اجتماعي مـؤثر در رفتارهـاي مشـکل آفـرين عوامـل خـانوادگي، خصوصاً سبک هاي فرزندپروري ٨ است (شولمن ، ١٩٩٣؛ خـداياريفـرد و عابـديني، ١٣٨٦؛ 1-Whitty & Mclaughlin 2-Douglas & Gentile 3-Parker 4-Yeland & Lioyd 5-Colley 6-Jerald 7-Chappell 8-parenting styles روزن، چيـور و کـارير٢٠٠٨،١ ؛ ليونـگ و لـي، ٢٠١٠)؛ بـه طـوري کـه نتـايج بررسـيهـاي صورت گرفته نشان ميدهد سـبک هـاي فرزنـدپروري مبتنـي بـر تحميـل و اجبـار و فقـدان حمايت به ايجاد مشکلات رفتاري در ميان نوجوانان منجر ميگردد (شـولمن ، ١٩٩٣؛ روزن و همکاران، ٢٠٠٨؛ دارلينگ ٢، ٢٠٠٣).
1-Bennett 2-Abar, Carter & Winsler 3-Turner, Chandler & Heffer 4-Suchman & Luthar 5-Dwairy از طرفي ، محققان معتقدند که تأثير سبک هاي فرزندپروري بر رفتار و شخصيت فرزندان با توجه به متغيرهاي بافتي نظير فرهنگ و جايگاه اجتماعي - اقتصادي قابل تبيين بوده و در اين ميان ، ويژگيهاي جمعيت شناختي و جايگاه اجتماعي- اقتصادي حائز اهميت خاصي است (کوپکو، ٢٠٠٧).
The effects of maternal parenting style and religious commitment on self regulation, academic achievement, and risk behavior among African- American parochial college students.