چکیده:
در این نوشتار، نویسنده در پی آن است تا با توجه به تحول همه جانبهای که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)
در دنیا به وجود آورده و این باور را در اذهان جهانیان ایجاد کرده که اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی میتواند
مهمترین تحولات جهانی را رقم بزند، سیاست نه شرقی و نه غربی را تحلیل و بررسی نماید و موضعگیریهای متعدد
این سیاست را در قانون اساسی بازگو کرده و عملکرد آن را در مواجهه با ناملایمات بینالمللی و سیاست خارجی
بسنجد.
در قسمتی از این نوشتار آمده است که: قرآن مجید خطاب به پیامبر(ص) میگوید: «به مردم بگو، من پیامآور و
فرستاده خدا به سوی شما هستم» یعنی در واقع قانونی آوردم که تعلق به همه مردم دارد؛ نه فقط مسلمانها و مردم یک
ناحیه خاص، این موضوع نشان دهنده آن است که در این نوع سیاست، تنها ملاک برتری ملتها و افراد بر یکدیگر،
تقوای الهی است و اصول مبانی چنین سیاست خارجی بر پایه آیات و احکام قرآنی است که بر محورهای روابط با
اهل کتاب و روابط با غیر اهل کتاب، و نکاتی از این قبیل استوار میباشد.
نویسنده در قسمتی از نوشتار، از ناملایمات بینالمللی که گریبانگیر انقلاب اسلامی
ایران است، صحبت میکند و چنین بیان میدارد که ما با تبعیت از سیاست نه شرقی و نه
غربی، مرزهای خود را در تمام جنبههای
فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و هنری گشودهایم و چه بسا که امام(ره)، استفاده
از اصل دعوت را، اولین اصل در سیاست خارجی مطرح کردهاند.
در پایان، مؤلف مقاله به این نتیجه دست یافته که از سیاست نه شرقی و نه غربی، سیاستی مستقل و در ابعاد داخلی
و خارجی، به دور از هرگونه محدودیت است.
خلاصه ماشینی:
"مقدمه تحول همه جانبهای که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در دنیا به وجود آورد، این باور را در اذهان جهانیان ایجاد کرد که اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی میتواند مهمترین تحولات جهانی را رقم زده و برای پرسشهای عصر جدید و مدیریت جوامع، نسخههای شفابخشی را ارائه نماید که نتیجه تأثیر افکار جاودانه اندیشههای سیاسی و دینی و نیز عملکرد این تأثیرات در دوران کوتاه عمر مبارکشان در بعد از انقلاب، به صورت عملی بسیار کوتاه، اما درخشان و با ارزش بود.
امام خمینی(ره) نیز بر اصولی تأکید داشتند که در دراز مدت منافع ملی و مصالح اسلام هر دو را تأمین میکرد مثلا خود اتکایی در تمام زمینهها، عدم وابستگی به شرق و غرب، نفی سلطهپذیری و سلطهگری، هم زیستی مسالمتآمیز و روابط توأم با احترام متقابل، یکی از بزرگترین آموزههای امام خمینی(ره) به ملت ایران و مسلمانان جهان، درس عزتطلبی است و در نظر داشتن عزت در سیاست خارجی به این معناست که در تصمیمگیریهای بینالمللی به گونهای مصلحت سنجی شود که عزت کشور و اسلام خدشهدار نشده و آن تصمیم منتهی به ذلت مسلمین نگردد.
باید با تأسی به آن ریشه اعتقادی اصیل اسلامی و مبانی فکری، نظامی و سیاست اسلامی خود را حفظ کند، چرا که حفظ استقلال ملی و منافع ارضی کشور از هرگونه دخالت بیگانه، خدمت به ایران اسلامی، مستقل در عرصه داخلی و خارجی، نپذیرفتن سلطه بیگانه، استحکام روابط جمهوری اسلامی با دولتهایی که قصد دخالت در امور داخلی ایران را ندارند، استقرار وحدت اسلامی بین کشورهای اسلامی و گسترش روابط با کشورهای همسایه اسلامی و دفاع از حقوق مسلمانان جز در سایه این شعار استراتژیک میسر نخواهد بود."