چکیده:
مقاله حاضر، با تحلیلی از وضعیت کنونی جهان و نظریات و جهانبینیهای آینده پرداز، به مبحث گفتوگوی تمدنها،
و سپس به بنیانگذار این اندیشه، یعنی انقلاب اسلامی ایران میپردازد و محاسن و معایب اندیشه گفتوگوی تمدنها را
برمیشمارد.
نویسنده در این تحلیل، با تکیه بر نظریات صاحبنظرانی چون هانتینگتون، فوکویاما، تافلرها و آقای خاتمی،
درصدد است تا بیان دارد که نوع بشر، بنا به گفته الوین تافلر (مذکور در همین مقاله) «دو موج عظیم را گذرانده است که
هر یک به مقیاس وسیعی باعث محو فرهنگها و تمدنهای پیشین شده و شیوههایی، از زندگی را جایگزین ساخته که
در نظر پیشینیان محال نموده است.»
وی در بخشی از مقاله، جامعه جهانی را به لحاظ روانشناسی مورد بررسی قرار داده است و به این مهم میپردازد که
چون بشریت، هیچگاه، به اندازه اواخر قرن بیستم خسته و بدون انگیزه نبوده است، پس باید در پی چارهای بود و در
نتیجه به کابوسهای موحش قرن حاضر، که عامل اساسی سردرگمیهای آدمی در عصر معاصر بوده و تخریب
فضاهای طبیعی و فرهنگ نوظهور، روانپریشیهای گروهی اجتماعی و هزاران هزار معضل فردی و اجتماعی است،
اشاره میکند.
در پایان نویسنده میخواهد تا با طرح راهکاری به نام «گفتوگوی
تمدنها»، به جای کابوس، از امید صحبت کند؛ امید به بهرهگیری از ارتباطات به شکل
فراگیر به جای جنگ و استثمار، امید به یک روزنه واحد برای تماشای آسمان آبی صلح. وی
سعی دارد، آثار مثبت گفتوگوی تمدنها را گوشزد نموده و از راههای موجود اجرای چنین
طرحی که نظم نوین جهانی را به همراه دارد، عملی سازد.
مؤلف، مقاله خود را با طرح مواردی همچون گفتوگوی تمدن و انقلاب اسلامی، قرآن مجید و علل و اسباب
گفتوگو و مواردی از این قبیل، که به ایران و نظام اسلامی آن باز میگردد، به پایان میرساند.
«الیه مرجعکم جمیعا...»*
«انسان در برگزیدن میان داشتن و نداشتن "آرمانها" آزاد نیست، بلکه او در برگزیدن میان انواع آرمانها آزاد است، میان
آرمانی که به پرستش قدرت و نابودی میپردازد یا آرمانی که به خرد و عشق متعهد است.»
«اریک فروم»
خلاصه ماشینی:
"2. امید به هدایت موج عظیم انفجار اطلاعاتی تکثرگرایی مدرن حاکم بر اندیشه نظریهپردازان جنزده آغاز قرن بیست و یکم، انفجار اطلاعاتی را، در مدلی فیزیکی در شاکلهای واگرا و انبساط جو، ترسیم میکند؛ در حالیکه اگر محصول فیزیک جدید را به انفجار اطلاعاتی قرن بیست و یکم تسری بدهیم نقطه اوج این واگرایی حرکت به سوی همگرایی و وحدت خواهد بود و اگر چنین باشد، همانگونه که نطفه اولیه انفجار اطلاعاتی حرکت به سوی رفاه نسبی و همزیستی بهینه جامعه انسانی و در یک کلام صلح و مسالمت بوده است، نقطه رجوع آن نیز به همین مقطع خواهد بود و خلاصه اینکه ورای تکثر جامعه انفجاری، اطلاعاتی، وحدت اندیشه و رسیدن به فرمولهای مسالمت و زیست بدون تنش امید بشریت امروز، برای گفتوگو است که از حیث حدوث مرحله، متقدم صلح و مسالمت محسوب میشود و نظریه گفتوگوی تمدنها از حیث وجودی، در این مرحله از منحنی دانش و سیر تاریخی آن قرار دارد و نقطه امیدی برای بشریت خواهد بود.
3. امید به یک روزنه واحد برای تماشای آسمان آبی صلح اگر نخواهیم خویشتن را به گونهای مطلق چون فوکویاما و هانتینگتون و تافلر در یک سیر ماهوی نسبی ارزیابی کنیم حداقل در یک نسبیت محتوم، میتوان گفت که بشر پس از آزمونهای متعدد قدرت، سرانجام به سوی گفتوگو گردن خواهد نهاد؛ چون اندیشه فقط در سایه دیالیکتیک و تبادل دچار اصلاح، تغییر کرده و ارتقا مییابد و فریب اندیشه از این روش نیز دیر پا نخواهد بود، بالأخص در زمانی که عناصر ارتباطات، دانش متراکم را چون طبیبی ماهر بر بالین اندیشهها حاضر خواهد کرد، فریب و دگرنمایی عمر کوتاهتری خواهد داشت، چرا که بشر در ساختار فطری خود ابدیتگراست و از زمان تمدن مصر باستان، سعی در اثبات این نیاز خویش داشته است."