چکیده:
مقاله حاضر، تحقیقی است جامع که به طرح استراتژی مهار دوجانبه میپردازد و در پی آن است تا موضوع تحریم
ایران توسط آمریکا را مطرح ساخته و به اختصار واکنش کشورهای منطقه خلیج فارس و همچنین تأثیر این تحریم بر
این کشورها را بررسی نماید. نویسنده بر آن است، تا با توجه به دوران پس از جنگ دوم خلیج فارس در ژانویه 1991،
دگرگونی نظام امنیتی این منطقه را بازگو کند و در این میان، مورد خاص، کشور ایران است و آثار این استراتژی (مهار)
بر امنیت ج.ا.ا ـ محور اصلی این مقاله میباشد.
بنابراین، مؤلف در این مقاله، میزان تأثیرگذاری سیاست مهار بر ایدئولوژی نظام سیاسی و اقتصادی ایران را
سنجیده و در نهایت نیز به این نتیجه دست مییابد که این سیاست، تأثیری که هدف آمریکا را تأمین نماید در برنداشته
و آمریکا با انتخاب چنین سیاستی، چندان در رسیدن به اهدافش موفق نبوده است. پس تحریم مذکور تقریبا بیتأثیر
قلمداد میشود و در مجموع تأثیر سیاست مهار دوجانبه بر اوضاع داخلی و خارجی ایران و اثرات آن بر مسائل نظامی
ژئوپولتیکی این کشور ـ با توجه به اهمیتش در منطقه ـ هدف محوری این نوشتار بوده است.
در پایان، نگارنده اعمال محدودیتهای آمریکا علیه ایران، در این استراتژی را شرح و بسط میکند و تأثیر
استراتژی مهار دوجانبه بر علیه امنیت ج.ا.ا را به اجمال بازگو مینماید.
«ولن یجعلالله للکافرین علی المؤمنین سبیلا»*
خلاصه ماشینی:
"آثار استراتژی مهار دوجانبه بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران یکی از اهدافی را که ایالات متحده در مورد اعمال سیاست مهار علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند، این است که از یک طرف با تحریم کامل اقتصادی ایران از جانب خود و کشورهای دیگر، توانایی اقتصادی ایران را ضعیف کرده و فشارهای اقتصادی و روانی به مردم ایران تحمیل کند تا دست از حمایت دولت بردارند و حتی، اقدام به شورشهای داخلی کنند و زمینه را برای کوتاه آمدن ایران از اصول و اهدافش فراهم کنند و از طرف دیگر ایران را از نظر سیاسی در سطح بینالمللی به انزوا بکشانند و نهایتا ایران را مجبور به تغییر رفتار در زمینههایی که ادعا میکنند، هماهنگ با خواستههای خود و قوانین بینالمللی نیست، وادار نمایند.
تأثیر سیاست مهار دو جانبه بر اوضاع داخلی ایران یکی از اهدافی را که آمریکا در ارتباط با ایران دنبال میکرد این بود که با تحریم اقتصادی و بینالمللی بر ایران و در تنگنا قرار دادن این کشور از لحاظ اقتصادی، زمینه را برای نارضایتی عمومی در ایران فراهم کند تا علاوه بر فشارهای خارجی؛ در داخل نیز فشارهای مردمی را علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال کند تا بتواند رفتار جمهوری اسلامی را در سطح مسائل مورد علاقه آنها، تغییر دهد، اما در این زمینه هم ناکام بوده است."