چکیده:
از آنجا که آرایش واژگانی در تاریخ بیهقی برخلاف نثر امروز بسیار منعطف است و نیز گاه بنا بر اقتضای حال تغییر می کند، می توان از آن به عنوان ابزاری بسیار ویژه در تصحیح انتقادی متن بیهقی و متون نظیر آن که آرایش واژگانی منعطف دارند بهره برد. برای این منظور ابتدا باید ساختار جمله ای را که از حیث آرایش واژگانی در دو نسخه متفاوت است، تعیین کرد و با آمارگیری در کل متن به آرایش واژگانی معیار برای آن جمله پی برد، ضمن این که باید اقتضائات حال را نیز در نظر آورد و آن گاه تصمیم گرفت که ساخت جمله در کدام نسخه به شیوه معمول نویسنده یا به اقتضای حال نزدیک تر است. این شیوه در تصحیح انتقادی تاکنون لااقل به شکل رسمی سابقه نداشته است. برای نشان دادن کاربرد آرایش واژگانی در تصحیح انتقادی، نمونه هایی از جملات در چاپ یاحقی و سیدی با چاپ فیاض مقایسه خواهد شد.
Unlike modern prose، the prose of Tarikh-e Beyhaghi is highly flexible and at times varies based on the expediency factor; hence، it can be used as a very special tool in critical recension of Beyhaghi’s text and those with similar characteristics. To this end، the structures of those sentences different in two editions are determined; then by calculating the frequencies of those structures in the whole text، normal word orders are recognized. Expediency factor is also taken into account at the same time. This enables us to decide which sentence structure is closer to the normal style. This method of critical recension is unprecedented. To demonstrate how word order can be employed، we extract some sentences from Yahaghi and Seyyedi editions and compare them to that of Fayyaz
خلاصه ماشینی:
"ی:٢٩٣) گرچه چاپ یاحقی و سیدی با موقعیت بی نشان این قید موافق تر است ، اما در نظر گرفتن معنا صـحت آن را تأیید نمی کند؛ چرا که قید در حال به معنی بلافاصله یا عجالتا باید به فعل دانستن بازگردد نه به فعـل «زاییدن»، زیرا در مورد تمام شدن شب که از آن تعبیر به زاییدن می شود، قید زمان اهمیتی ندارد بلکه «چـه » زاییدن است که مهم است و «در حال» باید متعلق به دانستن باشد.
» (ب:٢٠٣) نکتة ظریفی که صحت تصحیح فیاض را تا حد بسیار زیادی بر ما روشن می کنـد ایـن اسـت کـه در تاریخ بیهقی واژة «پادشاه» در غیر از کاربرد اسم جنس ، وقتی برای اشاره بـه شـخص خـاص مـسعود یـا محمود غزنوی به کار رفته ، همواره همراه با ضمیر اشارة «آن» یا «این » آمده است : «این پادشاه [سلطان محمود ] وی بکاری بزرگ دارد و بزمینی بیگانه می رود» (ب:٢٦٦/ب .
بنابراین کاربرد آن بدون حرف اشاره (چنانچه در نسخة یاحقی و سیدی دیده می شود) بیهقی وار نیست ، پس به احتمال زیاد شکل چاپ فیاض که اساسا صـورت قیـدی را برگزیده است ، می تواند درست باشد.
نتیجه گیری همانطور که نمونه های مورد بررسی نشان داد، تاریخ بیهقی ساختارهای نحوی متنوعی دارد که با رجـوع به بافت سخن می توان کاربرد بلاغی آنها را پیدا کرد و این صحت پیش فرض مـا را دربـارة کـاربرد بلاغـی آرایش واژگانی تأیید می کند."