چکیده:
شخصیت علمی خالد بن یزید و تلاش های او در جهت کسب و گسترش دانش، از دید محققان همواره مورد شک و تردید بوده و با گسترش زمینه تحقیق در ریشه های علم صورتی افسانه ای به خود گرفته است. از ابن خلدون گرفته تا محققانی در عصر جدید همچون روسکا، کراوس، اولمان، سارتن و میه لی کوششهای خالد در شکل گیری نهضت ترجمه در جهان اسلام، فعالیتهای علمی و نهایتا تالیفات منسوب به او را کاملا به دیده انکار نگریسته اند. در مقابل، برخی پژوهندگان با ارائه دلایلی نشان داده اند که خالد در زمینه ی کسب و توسعه علوم فعالیت داشته است. بر اساس تالیفات کیمیاگران اسلامی نیز، او از پیش کسوتان این رشته به شمار می رود. در صورت صحت مدارک دال بر کیمیاگری خالد، می توان دلایلی برای پرداختن او به این امر برشمرد. که از آن جمله دستیابی به تمکن مالی و در نتیجه جبران نسبی قدرت از دست رفته در اثر واگذاری خلافت و تبحر در امر طبابت است که در این مقاله از قرابت طب با کیمیاگری و تلاش اطبای مسلمان برای دست یابی به اکسیر حیات نیز سخن به میان خواهیم آورد.
The scholarly character of Khalid b. Yazid and his attempts in acquiring and spreading of knowledge has always been of doubt to researchers and، with the expansion in the field of research on roots of science، has taken a mythical form. In earlier centuries، Ibn Khaldun، and in the modern age، such researchers as Ruska، Kraus، Ulman، Sarton، and Mieli have totally denied Khalid’s attempts in the formation of translation movement in the Muslim World، his scholarly activities، and ultimately، the writings attributed to him. In contrast، some researchers have shown by presenting some evidences that Khalid has been active in the field of acquisition and development of sciences. Also، according to the writings of the Iranian alchemists، he is regarded as one
of the pioneers of this discipline. In case of the soundness of the documents denoting Khalid’s alchemy، some reasons can be enumerated for his practicing this discipline، among which is his attainment of financial affluence and، as a result، relative compensation of his lost power due to abandoning caliphate and mastery in medicine. In this article، the proximity of medicine to alchemy and the attempts of the Muslim physicians to attain the elixir of life are also addressed.
خلاصه ماشینی:
از آنچه در مورد خالد نقل شده است ، مبني بر اين کـه او بـه ترجمـه کتابهايي در زمينۀ طب ، کيميا و نجوم ١ همت گماشت و خود نيز به اين امور پرداخت ، ميتـوان نتيجه گرفت که خالد علاوه بر آنکه به صورت فطري علاقمند به کسب دانش بود، احتمـالاً بـا آموختن اين علوم به شهرت و توانايي بيشتر در امر طبابت دست مييافت .
سـند بسيار مهمي که ارتباط ميان کيمياگري و طبابت را نزد خالد به اثبات ميرساند، گفتار خالـد در ١- قفطي در تاريخ الحکماء از قول ابن السنبدي از قول ابوالقاسم علي بن احمد الجرجاني وزير در سنه ٤٣٥ نقل ميکند که در کتابخانۀ قاهره کُرهاي از جنسُ نحاس، [مس يا مفرغ ] عمل بطلميوس وجود داشت که روي آن حک شده بود : «نقل کرده شد اين کره از خزانه امير خالد بن يزيد بن معاويه » و تاريخ ساخت آن هزارو دويست و پنجاه سال پيش از آن بود.
او از سويي معتقد بود با توجه به آنکه در برخي آثار منسـوب بـه خالـد از نوشادر نام برده شده و در کيمياگري يوناني که خالد در ٧٠٠ م احتمـالاً بـا آن آشـنايي داشـته ، ُنشادر مادهاي ناشناخته بوده، پس اين دسته آثار جعلي است ٤(سزگين ، ٤/ ٤٠).
اما مريانس که در فهرست کيمياگران خالد ظاهراً به اشتباه مَرطيوس ناميـده شده (خالد بن يزيد، فردوس الحکمه ، مقدمه ، برگ الف -١٠٧) و ابن نـديم از او بـه صـورت مُياُنس نام برده، احتمالاً اهل اسکندريه بوده، که بعـدها در سـوريه بـا خالـد آشـنا شـده اسـت (سزگين ، ٤/ ١٤٦).