چکیده:
در این مقاله ابتدا معادله عرضه محصولات کشاورزی در شرایط وجود انتظارات قیمتی و
نااطمینانی در قیمت محصولات و محصولات رقیب با حداکثرسازی امید ریاضی تابع مطلوبیت
انتظاری سود تولیدکنندگان استخراج و تابع تقاضا برای هر یک از کالاهای مورد مطالعه
به صورت تابع تقاضای همفزون تصریح میگردد. سپس با بکارگیری دادههای مربوط به
محصولات سیبزمینی و پیاز برای دوره (79-1344) روابط به دست آمده برای یک الگوی عدم
تعادلی با قیمت و مقدار مبادله شده درونزا و یک معادله تعدیل قیمت، برای هر یک از
محصولات براورد میگردد. نتایج نشان میدهند که کشاورزان سیبزمینی کار افرادی
ریسکگریز ولی پیازکاران ریسکپذیر میباشند.
خلاصه ماشینی:
"چکیده در این مقاله ابتدا معادله عرضه محصولات کشاورزی در شرایط وجود انتظارات قیمتی و نااطمینانی در قیمت محصولات و محصولات رقیب با حداکثرسازی امید ریاضی تابع مطلوبیت انتظاری سود تولیدکنندگان استخراج و تابع تقاضا برای هر یک از کالاهای مورد مطالعه به صورت تابع تقاضای همفزون تصریح میگردد.
نکته قابل توجه اینکه در دوره زمانی 1372 تا 1378 مقدار عددی کشش قیمتی محاسبه شده نسبت به دوره قبل از آن نسبتا قابل توجه است و نتایج به دست آمده نشان میدهد که در سال 1372 یک درصد افزایش در شاخص قیمت این کالا سبب 645/0 درصد کاهش در تقاضای این کالا میشود.
کششهای به دست آمده در الگوی عدم تعادل نشان میدهد که گوجه فرنگی یک کالای جانشین ناخالص[13] برای پیاز بوده و روند مقادیر عددی محاسبه شده برای این کشش در دوره مورد مطالعه همواره در حال افزایش بوده و حداقل مقدار آن در سال 1347 حدود 0212/0 و حداکثر مقدار آن در سال 1377 در حدود 18/2 میباشد.
براین اساس عرضه محصول به صورت تابعی از قیمت تحقق یافته نهادهها، قیمتهای انتظاری خود محصول و محصولات رقیب در کشت و نیز عامل ریسک یعنی انحراف معیار سه ساله قیمتها و نیز متغیر تعداد تراکتورهای بکار بسته شده در بخش کشاورزی به عنوان یک متغیر جایگزین برای انباشت فناوری در بخش کشاورزی به دست آمد.
رابطه قیمت نسبی نهاده کود شیمیایی به قیمت انتظاری سیب زمینی با مقدار عرضه شده محصول نیز چنین است و کشش قیمتی آن (0307/0-) میباشد که یک درصد افزایش در قیمت نسبی نهاده در حدود 031/0 درصد عرضه محصول یا به تعبیری اگر تولید به نهاده زمین همگن از درجه یک باشد سطح زیر کشت را کاهش میدهد."