چکیده:
اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که اولینبار در سال 1389، از سوی مقام معظم رهبری، در دیدار با جمعی از کارآفرینان کشور مطرح و پس از آن نیز در سخنرانیهای متعددی مورد تاکید ایشان قرار گرفت. اقتصاد مقاومتی در حقیقت اقتصادی را ترسیم میکند که توانایی مقابله با شوکهای وارده بر اقتصاد را دارد. چنین اقتصادی باید قابلیت انعطاف در شرایط مختلف و توانایی عبور از بحران را داشته باشد. برای دستیابی به چنین اقتصادی لازم است نگاه بلندمدت به سیاستهای اقتصادی وجود داشته و زیرساختهای اقتصاد بهگونهای طراحی شوند تا در آینده چارچوب کلی اقتصاد در برابر انواع ناملایمات تقویت شود. در این میان، رسانهها میتوانند با اتخاذ سیاستهای خاص خود از جمله آموزش سواد رسانهای و تقویت سرمایة اجتماعی در جامعه موجب تغییر سبک زندگی افراد شوند و بدینترتیب کمک شایانی به بسترسازی و تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه کنند. در این مقاله با ارائة یک مدل تحلیلی به نقش و تاثیر رسانه بر اقتصاد مقاومتی پرداخته شدهاست.
Economy of resistance is a phrase used for the first time in 2012 by Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei in a meeting with a group of Iranian entrepreneurs. The idea was later emphasized by him in numerous speeches. The economy of resistance in fact outlines an economy which has the capability to deal with shocks inflicted on the economy. Such an economy must be flexible under different conditions and have the capability to pass through crisis. To achieve such an economy, it is necessary to have a long-term perspective of economic policies and also the economic infrastructure should be designed in a way that the general framework of the economy would be strengthened against all kinds of adversities in the future. In the meantime, the media can bring about changes in the people’s life style by adopting their own specific policies -including educating media literacy and strengthening social capital in the society- and in this way greatly help pave the way for and achieve an economy of resistance in the society. By presenting an analytical model, this paper has reviewed the role and effect of the media on the economy of resistance.
خلاصه ماشینی:
در این میان، رسانهها میتوانند با اتخاذ سیاستهای خاص خود از جمله آموزش سواد رسانهای و تقویت سرمایة اجتماعی در جامعه موجب تغییر سبک زندگی افراد شوند و بدینترتیب کمک شایانی به بسترسازی و تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه کنند.
"اقتصاد مقاومتی" را بهطور خلاصه میتوان اقتصادی عنوان کرد که در آن علاوه بر تعامل پویا با دنیای خارج و استفاده از امکانات تجارت آزاد، امنیت اقتصادی کشور حفظ شده و نوسانات محیط بینالمللی اقتصادی و تهدیدهای آن، کمترین تأثیر سوء را در روند بلندمدت متغیرهای کلان اقتصاد در همة عرصههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی داشته باشد.
با توجه به گسترش فناوریهای ارتباطی و افزایش نفوذ رسانههای جمعی در ابعاد گوناگون زندگی، بهویژه نقش آنها در شکلگیری و هدایت پدیدههای مهم فرهنگی و اجتماعی مانند سبک جدید زندگی و الگوهای مصرفی، میتوان به سازوکارهای تأثیرگذاری رسانهها بر نگرشها و رفتارهای مخاطبان اشاره کرد همچنین میتوان با تأکید بر تأثیرات متقابل فرهنگ و اقتصاد و معرفی الگوی مصرف بهعنوان موضوعی دارای وجوه فرهنگی، اقتصادی و همچنین بیان اهمیت و ضرورت اصلاح الگوی مصرف به منزلة وظیفهای دینی و ملی، رویکردهای رسانهها را در الگوسازی اقتصادی و فرهنگی و تعدیل رفتارهای اقتصادی بررسی کرد.
این الگو برای فرهنگسازی الگوی صحیح مصرف در جامعه ایران از طریق رسانه قابل توجه است و میتواند در پیامها و برنامهسازیهای رسانهای که در قالب و شکلهای مختلف اثرگذاری ارائه میشوند، بسیار راهگشا باشد.
علاوه بر آن باید به نقش مدیریت مصرف در اقتصاد مقاومتی هم توجه شود، و این مهم در جامعه بهوسیلة رسانهها و در ضمن اعتماد و مشارکت گستردة مردم و همراهی آنان با دولت و رسانهها ایجاد خواهد شد.