چکیده:
در این مقاله برای مطالعه آثار سیاستهای تجاری و ارزی بر صادرات و قیمت صادرات
محصولات صنعتی و همچنین بر واردات این محصولات، توابع جداگانهای به روش دادههای
تلفیقی برای نه زیر بخش صنعتی کدهایISIC برای سه متغیر فوق مشخص شده است. در تابع
صادرات نرخ ارز مؤثر و نرخ تعرفه مستقیما وارد و اثرات منفی انتشار حمایتگرایی در
مقابل واردات به بخش صادراتی بر آورد گردیده است. به علاوه در تابع صادرات نسبت
سرمایه به نیروی کار و سرمایهگذاری نیز وارد شده تا واکنش صادرات به انباشت منابع
تولید مشخص گردد. تابع قیمت صادرات بر حسب نرخ ارز مؤثر، دستمزدهای واقعی و نسبت
سرمایهگذاری به تولید برآورد شده اما در برابر نسبت عوامل حساسیتی نشان نمیدهد.
تابع واردات نیز برحسب نرخ تعرفه، نسبت عوامل، نسبت سرمایه به تولید و نرخ ارز
تصریح و برآورد شده است. این تصریحات نسبت به مطالعات قبلی متفاوت و با آمارهای
جدید نیز، اثرات مذکور اندازهگیری شده است. نتایج نشاندهنده تأثیر منفی زیاد
تعرفه بر صادرات و اثر مثبت افزایش نرخ ارز مؤثر بر آن به میزان حدود نصف میزان
اثر تعرفه است. بنابراین براساس مطالعه ادواردز (1988) وضع تعرفههای بالاتر
میتواند به کاهش بیشتر صادرات بینجامد. اثر منفی تعرفه بر واردات تقریبا برابر
اثر آن بر صادرات است و مجددا نرخ ارز مؤثر تأثیر منفی حدود نصف تعرفه دارد.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که آزادسازی تجاری از برنامه اول به بعد به دلیل تأثیر مثبت آن بر عملکرد بخش تجارت خارجی مورد توجه برنامهریزان و سیاستگذاران بوده، هدف این مقاله بررسی اثر سیاستهای تجاری و تحولات آن در سه دهه گذشته بر صادرات و واردات زیر بخشهای صنعتی ایران میباشد.
در این مقاله صادرات و واردات را بر متغیرهای نشان دهنده تحولات سیاست تجاری یعنی نرخ تعرفه موزون وارداتی، نرخ ارز مؤثر بعنوان متغیر سیاست ارزی، نسبت سرمایه به کار به عنوان متغیری از انباشت عوامل تولیدی جهت مشخص کردن رفتار صادرات و واردات در مقابل آن، یا در حقیقت آزمون نظریه هکچر- اوهلین H-O، متغیرهای مقیاس یعنی GDP کل جهان (شاخص) و GDP ایران برای استخراج کششهای درآمدی صادرات و واردات برازش کردهایم.
رابطه صادرات براساس گلدشتاین و خان (1978، 1986) و آبرتوبهار و لاورنس ادواردز (2004)، جیورجیانی و میلی فراتی (1997) بصورت زیر تصریح گردیده است: (1) در این رابطه xit صادرات زیربخشهای 1 تا 9 (i=1,…,9)، tit نرخ تعرفه موزون وارداتی، kit نسبت سرمایه به نیروی کار، eret نرخ ارز مؤثر (از بانک مرکزی)، Pt قیمت صادراتی (شاخص عمدهفروشی صادراتی داخلی تقسیم بر نرخ ارز) و wgdp شاخص تولید ناخالص داخلی جهانی و eit جزء اخلال است متغیر ere،wgdp و Pt برای کلیه بخشها مشترک است.
کاهش نرخ ارز نیز سیاستی برای کنترل واردات است اما کششهای واردات به نرخ ارز مؤثر معمولا از یک کوچکتر است، بنابراین دفاع از تراز پرداختها، وقتی تعرفهها اثر منفی بر صادرات دارند مشکلتر است و بهتر این است که بیشتر سیاستهای تشویق صادرات برای حفظ تعادل تراز پرداختها دنبال شود (در بلندمدت) تا سیاست افزایش تعرفه."