خلاصه ماشینی:
"نظریه زبانی رویکرد نقشگرای نظاممندد،زبان را به عنوان فرایندی اجتماعی،معنیساز و نظاممند در نظر میگیرد و در پی یافتن پاسخ برای دو پرسش اساسی است: (1)- Noldeke (2)- Robinson (3)- Van Dijk (4)- cotext (5)- Duranti and Goodwin (6)- Eggins (7)- Halliday 1-چگونه افراد زبان را در بافتهای مختلف به کار میبرند؟ 2-چگونه زبان به صورت نظامی نشانهای ساخته میشود؟(2004،ص 21).
حال پژوهشی که قصد دارد مقولات بافتی یا عوامل تأثیرگذار بر سبک کلامی متنی آسمانی را بررسی نماید کدامین مقولات بافتی را باید تحلیل کند؟ به عنوان مثال،آیا میتوان سبک کلام وحی را به ویژگیهای جامعه گفتاری مطرح شده در جامعهشناسی زبان که همان مقولات بافتی طبقات اجتماعی،جنسیت،سن و غیره هستند نسبت داد؟آیا میتوان همه مؤلفههای بافتی را که هایمز در قومنگاری زبان مطرح میکند بهطور کامل در کلام موجز قرآن پیاده نمود؟مثلا مؤلفه کلید را که در این رویکرد دلالت میکند،به لحنی که در آن پیامی خاص منتقل میشود چگونه میتوان در سبک فشرده سرگذشتهای قرآنی به کار گرفت؟سبکی که راوی سرگذشت به توصیف گویندگان گفتگوها نمیپردازد و تنها به بیان سخنان آنان اکتفا مینماید.
در ایه 25{/«قال رب اشرح لی صدری»/}«گفت خدایا سینهام را گشاده فرما»آنجا که شاهد سخنان موسی خطاب به پروردگار هستیم،دوباره انتخاب ضمایر،زمان افعال و اسامی ذکر شده همگی این پیامد را به دنبال دارند که اگر این سخنان را از بافت سرگذشت جدا کنیم آن را در بافتی میتوانیم قرار دهیم که متکلم آن(مرجع ضمیر اول شخص مفرد)هر انسانی در هر زمان و مکانی است که در حال مناجات کردن با پروردگار خود میباشد."