چکیده:
این پژوهش به تجزیهوتحلیل خطاهای واژگانی حدود 90 نفر از دانشآموزان لکزبان پایههای اول، دوم و سوم دبستان در یادگیری زبان فارسی پرداخته است. پژوهش حاضر در یکی از روستاهای جنوب شهرستان کوهدشت انجام شده است. روش انجام پژوهش توصیفی بوده و دادهها از طریق ضبط گفتار زبانآموزان روی نوار و انجام مصاحبه جمعآوری شدهاند. تجزیهوتحلیل این دادهها، انواع و تعداد خطاهایی را که این زبانآموزان مرتکب شدهاند مشخص ساخته است که عبارتاند از: خطاهای ناشی از رجوع مستقیم به کد زبان مادری، همنشینی عرضی، قیاسهای غلط، بسط بیش از حد، سادهسازی، ابداع واژه، اطناب، ترجمۀ لفظی و کدآمیزی محاورهای. این پژوهش در واقع به بررسی برونداد یا پیکرۀ پارهگفتارهای زبانآموزان پرداخته و نشان داده که زبان آموزندگان زبان دوم نظاممند است و خطاها اشتباهات اتفاقی نیستند بلکه نشاندهندۀ رفتاری قاعدهمند هستند. در این پژوهش نشان داده شده است که در این سطح، پربسامدترین خطاها مربوط به رجوع مستقیم به زبان مادری است. این پژوهش میتواند کاربردهایی برای معلمان، نویسندگان کتب درسی، طراحان برنامههای درسی و آزمونسازها داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"false analogy جدول(4) خطاهای ناشی از قیاسهای غلط واژه در زبان لکی واژۀ تولید شده توسط فارسی آموز لک زبان فارسی کلاو ] kelaw [ کلاب ( به قیاس با گلاب یا جوراب) کلاه قاز ] qaz [ قائذ ( به قیاس با کاغذ) کاغذ مل ] meL [ مل (به قیاس با بن) گردن کاو] kaw [ کاب (به قیاس با آب) کبود/آبی ممریم [mæmerim] مرده میشویم (به قیاس با کشته میشویم) میمیریم سوخن] soxon [ سخون ( به قیاس با نون) استخوان برای روشن شدن این مطلب یک مورد از این خطاها توضیح داده میشود.
omission substitution communication strategies word coinage جدول(7) خطاهای ناشی از ابداع واژه واژههای تولید شده توسط فارسیآموز لکزبان فارسی پشم میکنه [pæšm mikone] پشم میچیند مل کاوه [meLkawæ] لک لک گیر گیس [girgis] سنجاق سر بچ ملکت [bæčmelokæt] میمون سگلاوی [sæglawi] خرس دانهها را جا عوض میکنند [danæha ra ǰa ?ævæz mikonænd] دانهها را جابجا میکند آب شر [abšor] آبشار ماشین میکنه [maŠin mIkone] ماشین میسازد چنانچه ملاحظه میشود زبان آموز فعل "کردن" را در ساخت مرکب "اسم+کردن" برای اشاره به افعال مختلف ابداع کرده است: پشم کردن، جا عوض کردن، و ماشین کردن.
در مورد مقولۀ فعل یک دلیل این گونه ابداعات ممکن است این باشد که بسامد فعل "کردن" در زبان لکی بالاست و گویشور آن را زیاد به کار میبرد و در نتیجه آن را به زبان مقصد انتقال میدهد و یا اینکه زبان آموز این فعل را یاد گرفته و آن را به افعال دیگر تعمیم داده؛ یعنی انتقال درون زبانی یا تعمیم بیش 1 از حد."