چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی مفهومسازی خشم در زبان فارسی به کمک یکی از قویترین ابزارهای مفهومسازی یعنی استعاره میپردازد. ابتدا استعارههای خشم در زبان فارسی، بر اساس مجموعهای از جملههای گویشوران فارسیزبان شهر تهران طی سال 1390-1391 گردآوری شده و سپس حوزههای مبدأ بهکاررفته در آنها با 13 حوزه مبدأ معرفیشده از سوی کوچش مقایسه میشوند. در نهایت، استعارهها بر اساس الگویی که کوچش (2000) برای تقسیمبندی استعارهی احساس ارائه کرده به سه دسته تقسیممیشوند. نتایج تحلیل بر روی 72 عبارت نشانمیدهد که خرابی / ویرانی با بیشترین میزان فراوانی و پس از آن آتش / گرما، تغییر فیزیولوژیکی و رفتار / واکنش حیوانی با نسبت فراوانی برابر در جایگاه بعدی رایجترین حوزههای مبدأ برای مفهومسازی خشم در زبان فارسی هستند. در تقسیمبندی استعارهها به سه گروه، غالب استعارهها در گروه اول جایگرفتند؛ بهعبارتی بیشتر استعارهها واکنش احساسی حاصل از بروز حس خشم را بازنمایی میکنند. علاوه براین، تأثیر باورهای فرهنگی را در انتخاب حوزههای مبدأ مختلف در جوامع گوناگون و حتی درون یک جامعه میتوان مشاهدهکرد.
خلاصه ماشینی:
"تقسیمبندی استعارهها بر اساس سوی تمرکز در این بخش استعارههای خشم در زبان فارسی با توجه به رویکرد کوچش (2000) به سه گروه تقسیممیشوند: (1) استعارههایی که بر احساس- واکنش تمرکزدارند: خشم رفتاری حیوانی است جدول 2) خشم رفتاری حیوانی است نگاشت استعاری گرایش نیروی همورد گرایش نیروی هماورد واکنش حاصل مبدأ شخص در تلاش برای جلوگیری از بروز رفتار حیوانی است رفتار حیوانی میخواهد شخص را تحت تأثیر قرار دهد شخص رفتاری حیوانی از خود نشان میدهد مقصد خود منطقی در تلاش برای کنترل احساس خودش است خشم میخواهد "خود" را تحت فشار قرار دهد تا رفتار او را از کنترل خارج کند "خود" کنترلش را از دست میدهد و واکنش غیرمنطقی نشان میدهد خشم حرکت نیمهی دیگر است اگر فرد خشمگین را شیای دو نیمشدهای یا خود دونیمشده 1 در نظر بگیریم، در آنصورت، حرکت نیمهی دوم نشاندهندهی خشم خواهدبود.
جدول 8) خشم تغییر فیزیولوژیکی است نگاشت استعاری گرایش نیروی همورد گرایش نیروی هماورد واکنش حاصل مبدأ شخص در تلاش برای حفظ وضعیت خودش است تغییر فیزیولوژیکی میخواهد روی شخص تأثیر بگذارد شخص دچار تغییر فیزیولوژیکی میشود مقصد خود درگیر حس خشم در تلاش برای حفظ کنترل خود است تأثیر خشم میخواهد "خود" را وادار به بروز واکنشی احساسی کند "خود" تحت تأثیر حس خشم قرار میگیرد خشم نیرویی ویرانگر/تخریبکننده است این استعاره، شکل عامتر استعارههای خشم مانع است، خشم خرابی/ویرانی است و خشم فشار است در نظر گرفته شدهاست."