چکیده:
انسان موجودی مختار، چندلایه و دارای ساحتهای وجودی ملکی و ملکوتی یا غیب و شهادتی است که آینهگردان اسمای حسنای حق ـ سبحانه ـ و دارای جامعیتی است که میتواند به مقام تعین اول و ثانی برسد و تا مرز «قاب قوسین او ادنی» را درنوردد. چنین موجودی که دارای هویت «حی متأله» و ماهیت لاحدی در تعالی و تکامل است و نوع انسانی توان و ظرفیت اکتساب مقام خلافت خدا را داراست، در نظریة پیشرفت وحیانی با مبانی عرفانی کمال حداکثری را جستجو میکند و پیشرفت متعالی را در معرفت صائب و عمل صالح و کمال صادق مییابد تا حیات طیبهاش در همة سطوح و ساحتها تحصیل و تأمین شود. در نوشتار حاضر نیز فرضیة کمالگرایی حداکثری در پیشرفت مبتنی بر مبانی وحیانی با رویکرد عرفانی که تنها مکتب اسلام ناب محمدی عهدهدار آن است، اثبات و تبیین شده است. مبانیای چون: جامعیت انسان در عالم وجود، تجلیگاه بودن انسان برای خدای سبحان یا آینهوارگی او از خدای متعال، خلق مدام و تحول جوهری اشتدادی انسان تا بینهایت، تکاملپذیری حداکثری و ... .
خلاصه ماشینی:
"اینک با توجه به مباحث مقدماتی یادشده و اینکه مسئلة اصلی ما مبناشناسی نظریة پیشرفت با بهرهگیری از آموزههای وحیانی و معارف عرفانی مبتنی بر آن است تا فرضیة «تنها مکتب اسلام ناب و مبانی قرآنی ـ عرفانی میتواند نظریة پیشرفت را در الگوی اسلامی ـ ایرانی حمایت و تبیین کند»، بحث مبانی وحیانی انسانشناسی پیشرفت با رویکرد عرفانی را به شرح ذیل طرح و تبیین میکنیم: ماهیتشناسی انسان در قرآن انسان در منطق قرآن از حیث فیزیکی و فرافیزیکی در «أحسن تقویم» (تین: 4) آفریده شد و آفرینش انسان با دو دست خدای سبحان «خلقت بیدی» (ص: 75) صورت گرفت تا او مظهر اسما و اوصاف جمال و جلال الهی قرار گیرد و بهانة آفرینش ماسوای انسان، یعنی ملک و ملکوت، جهان فانی و باقی و عالم پیدا و پنهان، هرآینه انسان قرار گیرد و خدای متعالی طبیعت و ماورای طبیعت، فرش و عرش و ناسوت و لاهوت را در آینة هستی آدمی به نمایش بگذارد و از تراب و طین تا روح الهی را در وجود او متجلی کند و راز شناخت و شیدایی انسان به خدا و سر پیوند وجودی عبد و معبود را در لبریز کردن جام و جان انسان به شراب طهور روحانی روح خود نشانه رود و به نمایش گذارد که فرمود: «فإذا سویته و نفخت فیه من روحی» (ص: 72 / حجر: 29) تا تکون انسان با تکامل جوهری و تسویه و تعدیل به ظرفیت و قابلیت دریافت «حقیقت الهیه» برسد و چنین گوهری آسمانی و ملکوتی در انسان عدلنابردار و رقیبناپذیر است و با این حقیقت الهی توان ادارک و دریافت اسرار عالم و رازهای خلقت و صدر و ساقة جهان امکان را دارا و معلم به تعلیم الهی که «و علم آدم الأسماء کلها» (بقره: 31) است."