چکیده:
مسئله پژوهش حاضر، این است که با توجه به شرایط و فضای حاکم بر عصر امام رضا(ع)، آن حضرت از چه روش هایی در تفسیر آیات قرآن استفاده نموده اند؟
در بررسی روایات تفسیری امام رضا(ع)، این نتیجه به دست می آید که آن حضرت، از روش های تفسیری مختلفی مانند قرآن به قرآن، قرآن به سنت، قرآن به عقل، قرآن به لغت در بیان مفاهیم آیات الهی بهره جسته اند. از میان روش های فوق، روش تفسیر عقلی جایگاه ویژه ای در سیره تفسیری آن حضرت دارد. آن حضرت در بحث های اعتقادی و کلامی با فرقه های مختلف کلامی زمان خویش، ضمن استفاده از قرآن به عنوان سند گویای اسلام، توجه ویژه ای به مباحث عقلی داشته اند و در مواجهه با فرقه های کلامی و افکار الحادی مختلف، با استناد به استدلال های قرآنی و تحلیل عقلی آن، وارد بحث شده و مخاطبان را مجاب نموده اند، به طوری که می توان ادعا نمود آن حضرت به لحاظ شرایط خاص عصر خویش از استدلال های عقلی زیاد استفاده نموده اند. همچنین در مناظره و گفت وگو با عالمان دیگر ادیان و مکاتب مختلف زمان خود نیز، از عقل برای غلبه بر آنان بهره فراوانی برده اند.
The present study raises the question as to what methods Imam al-Riḍā (A.S.) employed in interpreting the verses of the Qur’ān with regard to the circumstances governing his era.
It is concluded، by examining Imam al-Riḍā’s (A.S.) exegetical traditions، that his holiness has enjoyed different exegetical methods in explaining the concepts of the Qur’ānic verses، such as interpretation of the Qur’ān through Qur’ān، interpretation of the Qur’ān through tradition، rational and lexical interpretation of the Qur’ān. From among the above methods، the rational interpretation has a special place in the exegetical one of his holiness. While using the Qur’ān as an expressive document، he paid special attention to rational discussion in his ideological and theological debates with scholars of various theological schools of his time. Similarly، in his confrontation with various theological and heretical sects، he would initiate discussions with reliance on the Qur’ānic arguments and its rational analysis and convince the addressees، to such an extent that it can be claimed that due to the special conditions prevailing his era، he would abundantly employ rational arguments.
خلاصه ماشینی:
بر پایۀ آموزههای نبوی، حزب مفصل از سورۀ ناس تا قاف، «لباب» (چکیده و مغز) قرآن است که در شش حزب دیگر قرآن تفصیل یافته، و «باب» (مسیر ورود) قرآن است؛ یعنی مسیر درست آموزش و ترویج، و تحقیق و تفسیر قرآن از این قسمت از قرآن آغاز و به سورۀ بقره ختم میشود.
مسئلۀ تقسیم قرآن به هفت حزب آن قدر معمول بوده و رواج داشته که دیگر نیازی به بررسی علمی و سندی آن احساس نمیشده و نزد قدما به عنوان امری متواتر و مسلم تلقی میشده است17 ابوطالب مکی، قوت القلوب، ج1، ص8۵؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ج1، ص27۶؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج2، ص223؛ ابن تیمیه، دقائق التفسیر، ج 1، ص 2۵؛ کیوان قزوینی، تفسیر کیوان، ج1، ص 72۵_ 72۶.
"/> یعنی پیامبر اکرم قرآن را به هفت حزب زیر تقسیم کرده و آن را به اصحاب آموزش دادهاند: سه سوره اول (بقره، آل عمران و نساء)، حزب اول؛ پنج سوره بعدی، حزب دوم؛ هفت سوره بعدی، حزب سوم؛ نه سوره بعدی، حزب چهارم؛ یازده سوره بعدی، حزب پنجم؛ سیزده سوره بعدی، حزب ششم و «حزب مفصل» از سوره «قاف» تا «ناس» (شامل ۶۵ سوره) حزب هفتم قرآن است25 ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص23۵.
* براء بن عازب میگوید: «مصعب بن عمیر و ابن ام مکتوم، نخستین معلمان قرآنی بودند که وارد مدینه شدند و قرآن را به مردم تعلیم میدادند و من قبل از ورود پیامبر اکرم به مدینه، سوره اعلی و برخی دیگر از سورههای حزب مفصل را فرا گرفته بودم و قرائت میکردم»42 مسند طیالسی، ج2، ص80، ح739؛ صحیح بخاری، ج۵، ص۶۶، ح392۵.