چکیده:
مدیریت فرهنگی اسلامی به معنای تربیت انسان ها بر اساس آرمـان هـای قـرآن و اهـل بیت (ع ) است . در بینش شیعه ، ضرورت و اهمیت مدیریت را بایـد در اصـل اسـتوار امامـت جستجو کرد. در عصر امام رضا(ع ) ـ به ویژه باتوجه به جریان ولایتعهدی ـ فرصـتی فـراهم آمدتا ایشان با مدیریت فرهنگی، جان تازه ای به کالبد نیمه جان شیعه بخشـیده و اسـلام نـاب محمدی را احیا کنند. بر این اساس ، نوشته حاضر با روش توصیفی ـتحلیلی با رویکرد روایی ـتـاریخی بـه بررسی نقش وتاثیر مدیریت فرهنگی امام رضا(ع ) بر جامعـه شـیعه پرداختـه و نتـایج را در قالب مواردذیل بیان میدارد: نقش تعالیبخشی به جایگاه قرآن و اهـل بیـت (ع ) در جامعـه ، احیاکندگی سنت رسول خدا(ص ) و ائمه اطهار(ع )،تبین وتثبیت به ویژه در اصـل مهـم امامـت ، بالنـدگی وتوسـعه بخشـی، نخبـه پـروری، سـاماندهی، حفاظـت و هـدایت ، روشـنگری، بصیرت افزایی و ... .
خلاصه ماشینی:
البتـه علـی رغـم اهتمـام دین اسلام به دانش پروری و انگیزة مسلمانان برای توسعه و پیشـرفت هـای علمـی ، بـه دلیـل وجود برخی موانع سیاسی و اجتماعی در سدة اول و اوایل سدة دوم ، فضای مساعدی بـرای توسعۀ علمی وجود نداشت ؛ اما امام رضا(ع ) با اسـتفاده ازتاکتیـک هـای مدبرانـه ، راه علـم و فرهنگ را در جامعۀ اسلامی و به ویژه تشیع فراهم آوردند که برخی از آنها به شرح ذیل است : تصحیح نگرش مسلمانان (نسبت به دین ، علم ومبانی شیع) به خاطر وجود مکاتب مختلف فقهی ، کلامی و ...
همچنین علم کلام یکی از برجستترین رشته هایی بود که بـه شـدت مـوردتوجـه قـرار گرفت و مباحث گوناگونی از سوی طیف های مختلف متکلمان در دفاع از باورهای خـویش طرح و بحث می شد که خود این قضیه روحیۀتحقیق وتتبع در مسائل کلامـی را در طالبـان حقیقت تقویت کرد، هر چند در این برهه ازتاریخ اسـلام ، شـاهد پیـدایش یـا اشـاعۀ فـرق مختلفی هستیم که به نوعی گرفتـار انحـراف هـای عقیـدتی بودنـد و بـرای تثبیـت ادعاهـای خویش ، از هیچ تلاشی فروگذار نمی کردند و متأسفانه تأثیر افکار انحرافی چنین گـروه هـایی برای برخی افرادقابل کتمان نیست ، نقش اساسی حضـرت رضـا(ع ) و اصـحاب و شـاگردان ایشان در ابطال برهانی و عقلانی مبانی این فرقه ها، افشای انحراف های آنها و هـدایت مـردم حائز اهمیت است .