چکیده:
حجم بسیاری از مهم ترین آثار منثور قرون اولیة ادب فارسی را، آثـار ترجمـه شـده از زبان عربی تشکیل دادهاند و بدیهی است که این آثار، تاثیرات غیر قابل انکـاری در ادب فارسی به جای گذاشته اند. بررسی این ترجمـه هـا کـه در میـان آثـار قابـل توجـه گذشـته توانسته اند به حیات علمی خود ادامه دهند، ضروری می نماید؛ چراکه اغلب این ترجمه ها اولین نمونه در موضوع خود بوده و راهگشای تالیفات بعدی شـدهانـد و همچنـین کمیـت موضوعات مورد ترجمه ، بیانگر نیاز جامعه آن روزگار یا اهمیت وشهرت یک اثـر اسـت .
در این پژوهش قصد داریم به صورت ادواری به بررسی این ترجمه ها و بیان ویژگـی هـا و پیامدهای نهضت ترجمه بپردازیم . بی گمان پدیدة ترجمة عربی به فارسی به نخستین سده- های اسلامی و ضرورت آشنایی مردم با دین تازة خود مربوط می شود و کهن ترین متـون باقی مانده به زبان فارسی ، شامل همین ترجمه هاست . بعدهادر طول چنـد قـرن آثـاری در موضوعات دینی ، هیئت و نجوم، تاریخ ، فلسفه و تصوف، جغرافی ، ریاضـی ، پزشـکی و تعبیرخواب از عربی به فارسی ترجمه و این آثار به بیـانی سـادهتـر بازنویـسی یـا تعلیقـاتی برآن اضافه یا تلخیص می شد یا اصلاحاتی در آنها صورت می گرفت . بررسی این سیر از سویی نشان دهندة سعی مترجمان در ایجاد تناسب بین موضوع متن و شیوة ترجمة آثار، و از سویی دیگر نشان دهندة روند رشد ترجمه و تاثیر ترجمه در آثار ادوار بعد است
خلاصه ماشینی:
این مقاله بر آن است که علاوه بر تعریف ترجمـه ، بـه بررسـی سـابقة تـاریخی ترجمـة منثور عربی به فارسی ، ادوار ترجمه و نیـز شـیوههـای ترجمـة مترجمـان ایرانـی بپـردازد و همچنین فهرستی از آثار قابل توجه ترجمه شده در ایـن قـرون ارائـه دهـد؛ چراکـه حجـم بسیاری از آثار کهـن ادب پارسـی را آثـار ترجمـه شـده تـشکیل دادهاسـت و نهـضتی در تألیف و ترجمه آثار به زبان فارسی در قـرون بعـد ایجـاد شـد.
آنچـه در باب این موضوع یافت شد منحصر می گردد به کتـاب تـاریخ ترجمـه هـای(قرآنـی ) از عربی به فارسی ، تألیف آقای آذرتاش آذرنوش و مقاله ای تحت عنوان ترجمه و سـیر آن در ایران بعد از اسلام، تألیف معصومه شبستری است که چند نمونه از ترجمه هـای قدیم و جدید به صـورت خلاصـه ارائـه و بررسـی گردیـده اسـت ؛ امـا آنچـه در ایـن پژوهش مدنظر است ، تحقیق در ادوار ترجمة منثـور عربـی بـه فارسـی و خـصوصیات آثار ترجمه شده است .
چنانچه فردوسی می گوید: یکی ترجمان را ز لشکر بجست که گفتار ترکان بداند درست » (لغـت نامـة دهخدا،ذیل واژة مترجم )بر این اساس پژوهشگران آن را درزبان تـازی واژهای بیگانـه بـه شمار آورده، معتقدند لفظ ترجمه در گذشته هـای دور، از یکـی از زبـان هـای عبـری یـا آرامی و یا فارسی به زبان عربی راه یافته است و بعدها به شیوة معمـول واژهسـازی عربـی ، فعل ترجمه از آن مشتق شده و بـه زبـان فارسـی ورود پیـدا کـرده اسـت (شـمس آبـادی، .